🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 عشقم ( مثنوی 5 )

(ثبت: 248822) تیر 6, 1401 

عشقم ( مثنوی 5 )

بوده ای عشقم زِ اوّل تا به شام آخرم
بر نتابد گر بخیلان آزُرَد این خاطرم

مانده ام در قعر گورم دل به سوزانم به خویش
یا به بی من بودنت در ماتمی دل ریشِ ریش

آرزوها در سرت بسیار پروردی نخست
گرچه ناکامی شدت قسمت ولی در جو و جست

بَشنود گوشم از این خاکی که شد موطن مرا
ناله هایت را که سوزَد خلعتم بر تن مرا

در مقابل آتشی بر خرمنت افکنده ام
لاکِ پُشتت سوزد او چابک شوی جوینده ام

عمر کوتاهت ندارد فرصتی بی حد چنین
تا که آمالم کنی موکول روزی بعد از این

هرچه فریادی کنی مُردم زِ غَم کو فاطمه
بشنوی پاسخ ز آهن نشنوی از قافله

ای که قَدرَت را فروشی کیلویی در چارسو
سنگِ آن را جو به دان مغبون نگردی بذله گو

با هنرمندی به مُردن به که با رندی حیات
زنده باشد نام نیکو مرد و زن بعد از ممات

جسم من از خاک بود و عاقبت بر خاک رفت
یاد من حاکم به قَلبَت چون شَهی بر تاج و تخت

نی تو مجنون نی مَنَت واهی شدم اغوا گرت
از درون خوردم تو را کردم چنین خنیاگرت

گر سرم خواهی که از سنگ لحد بر پا کنم
همچو نوزادی بگریم برسرت بلوا کنم

یارمی شادم از این دنیای تو با یاد من
انتخابم بوده از اول همین ای جان و تن

 

 

 

 

نظرها 19 
  1. درود بر شما جناب سبکبار ارجمند
    زیبایی قلمتان ستودنی است
    در پناه خدا از هر گزندی در امان باشید
    🙏🌹🌹🌹

    • سلام و درود، بانوی هنرمند و گرانقدر، خانم طلعت خیاط پیشه، حضور و تشویق جنابعالی در محفل این سروده مایۀ مباهات و خوشحالی و امتنان بنده می باشد. و همه این الطاف را به عنوان فرمانی برای بیشتر آموختن و بهتر سرودن بر خودم فرض می دانم. 🌹🌹🌹

  2. درود بر شما
    زیباست
    فقط قافیه در بیت های هفتم و دهم رعایت نشده🌺

    • سلام و درود سرکار خانم عظیمه ایرانپور، از این که تشریف آوردید و در متن سروده تدقیق نمودید بسیار سپاسگزارم.
      در مورد اشکال قافیه بیت :
      « بَشنود گوشم از این خاکی که شد موطن مرا
      ناله هایت را که سوزَد خلعتم بر تن مرا
      » از شما دعوت می کنم که بر سر این که ط و ت از نظر آواشناسی در زبان فارسی یکسان بوده و اصل بر وزن و قافیه در شعرهای موزون بر صوت بوده و نه نوشتار ، که حول صحت قافیه فوق توافق کنیم.
      اما در مورد بیت:
      «
      در مقابل آتشی بر خرمنت افکنده ام
      لاکِ پُشتت سوزد او چابک شوی جوینده ام
      »
      هم قافیه گرفتن کلمات قافیۀ افکنده ام و جوینده ام حاوی یک اشکال ظریف و فنی است که بنده هنگام سرودن اثر و البته بعد از اتمام کارهای صوتی متوجه آن نکته شدم و از اصلاح آن طفره رفتم.
      حتما توضیح شما این است که وقتی افعال فارسی به عنوان کلمات قافیه انتخاب می شوند مبنای اصلی ریشۀ مضارع یا ماضی آن هاست که باید مورد توجه قرار بگیرد. کما این که در افکنده ام ریشه ماضی می شود افکند در صورتی در جوینده ام البته فعل نیست فقط صفت فاعلی است « جو » ریشه مضارع محسوب شده و دال مربوط به آن نمی تواند هم سنگ دال افکند باشد که ذاتا آخرین واج قافیه و جزو ساختار اصلی آنست.
      باید اعتراف کنم که یک تشابه وسوسه کننده ای در این دو کلمه بود که بنده را به راه تنبلی و تحمیل اشتباه به مخاطب هشیاری مثل خودتان وادار ساخت. نباید روی تسامح ( بخشش و نادیده انگاشتن ) یا ضعف معلومات مخاطب حساب باز کرد. اصل بر درستی و موشکافی است. من این درس را از شما مشتاقانه فرا می گیرم.🌹🌹🌹🌹🌹

      • عظیمه ایرانپور

        تیر 12, 1401

        سلام و عرض ادب
        ابتدا از بزرگواری و نقدپذیری شما تشکر می کنم
        وفکر می کنم در شمارش بیت ها اشتباهی پیش اومده
        منظور من این بیت
        هرچه فریادی کنی مُردم زِ غَم کو فاطمه
        بشنوی پاسخ ز آهن نشنوی از قافله
        و این بیت بود
        جسم من از خاک بود و عاقبت بر خاک رفت
        یاد من حاکم به قَلبَت چون شَهی بر تاج و تخت

        • سلام و درود،
          سرکار خانم، عظیمه ایرانپور
          از ارتکاب به خطای مرکب معذورم و بداهه ای در جواب تقدیم می کنم:

          دست روی چشم
          می پذیرم همه را در بست
          روا نباشد آن ایرادی
          که دوست نه پسندد
          زین پس بکوش که زنی چکش
          به کار خودت
          تا نیافتد ز بها
          شرمندگی تاوان تقصیر است
          در ماندگی میوه اصرار
          راه باز است و جاده دراز
          بکوش تا فراگیر هنر باشی
          به ساز تا همره دوست
          صاحب ادب
          تو گنج دانش از فاطمه داری
          عیب تنبلی ز وجودت بر کن
          بخوان و بخوان تا توانا شوی
          حیف است باقی عمر
          همچنان به دور از
          مردم دانا🌹🌹🌹
          در مورد هر دو ایراد قافیه حق با شماست و بیان این نکات حاکی از تسلط و احاطه شما به موضوع قافیه می باشد.
          متشکرم. شاید اگر توجه داشتم کلمه ای نظیر بخت و سخت را می توانستم در مصرع اول جا بدهم. اما در مورد اول باید ساختار بیت را تغییر می دادم که بخاطر نام « فاطمه » دلم نیامد.
          قول می دهم که در زمینه قافیه خودم را یک کلاس ارتقا بدهم.
          همواره پایدار و سرفراز باشید.🌹

          • عظیمه ایرانپور

            تیر 20, 1401

            درود و سپاس بابت بداهه ی زیباتون
            موفق باشید🌸

  3. سلام و درود، خدا قوت، روان درگذشتگان تان شاد و مهمان خوان خداوندی

    • سلام و درود جناب محمدعلی رضاپور، ممنونم و متشکر. همواره حضورتان مایه آرامش و خوشحالی است. 🌹🌹🌹🌹🌹

  4. علی معصومی

    تیر 6, 1401

    زنده باد جناب نیکی نازنین
    ◇◇◇
    چه صمیمانه می سرایی تو
    چه سبکبار می روی ای جان
    قلمت مثل ساق نیلوفر
    می طرواد بهانه های مرا
    عشق لبریز واژگان تو هست
    چقَدَر حرف در زبان تو هست
    ◇◇◇🌿🌺

    • سلام و درود جناب علی آقا معصومی، از دستیابی به منبع ادب و هنر شما و آموختن از شخصیت خوبترتان برای من موهبتی بزرگ است. قدر آن را می دانم. سپاسگزارم که قلم رنجه فرمودید.🌹🌹🌹🌹🌹

  5. فریبا نوری

    تیر 7, 1401

    سلام جناب سبکبار گرانقدر

    عشق لبریز واژگان تو هست
    چقَدَر حرف در زبان تو هست

    – علی معصومی

    🌹🍃🌹

    عشق متعالی در این شعر بسیار نافذ است و دلنشین، و هرچند انباشتگی سخن در آن سلیقه ی من نیست ولی نقدی از این منظر به شعر وارد نیست چه که استادان و دوستان دیگر را به وجد آورده است

    🌷🍃🌷

    با درود بیکران

    🌷🍃🌹

    • سلام و درود سرکار خانم فریبا نوری، از حضور و ابراز لطف و مرحمت شما سپاسگزارم. خوشحال تر می شدم اگر منظور شما را از « انباشتگی سخن » که مقبول سلیقه خوب شما نیست با بیان خودتان در می یافتم.اگر بخواهیم با خودمان صریح و صادق باشیم باید بپذیریم که برای یک سروده و سراینده آنچه اهمیت دارد اولین تأثیریست که روی ذهن هر خوانندۀ مشخص و منفرد به جا می گذارد. چه خوب و چه بد. و نقد همانگونه ای که خودتان می دانید در ادبیات و شعر بیش از آن که یک روش سنجش و ارزش گذاری باشد، علمی برای آشکار ساختن ظرایف به کار رفته در نظام ساختار و محتوای اثر هنری می باشد. پس اگر جایی انباشتگی سخن وجود دارد صرف نظر از این که دیگران آن را تأیید یا تکذیب کنند باید بیان شود. این هم یکجور « تنقید و استحاله » محسوب می شود منتها در عرصه هنری و ادبیات. پایدار و سرفراز باشید.🌹🌹🌹🌹🌹

  6. درودها بر شما استاد گرامی ادیب فرزانه و فرهیخته
    بسیار زیبا، دلنشین و سرشار از احساسات لطیف سروده اید
    قلمتان نویسا
    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

  7. سلام و درود آقا مصطفی دهنوی عزیز، متشکرم که آمدید و عذر خواهم که این روزها کمتر در محضر اشعار ابوی مرحوم ، حاضر می شوم. اما همچنان عرض ارادت می کنم چه حاضر باشم چه نباشم.
    🌹🌹🌹🌹🌹

  8. مدینه ترکاشوند

    تیر 11, 1401

    سلام درود براستادم
    فوق العاده زیبا سروده اید
    قلمتان همواره نویسا👏🌹🍃☘

  9. سلام و درود بانوی گرامی، سرکار خانم مدینه ترکاشوند، از تشریف فرمایی و الطاف جنابعالی بسیار سپاسگزارم.
    🌹🌹🌹🌹🌹

  10. نسرین حسینی

    تیر 12, 1401

    درودها برشما جناب سبکبار عزیز ارجمند قبل از آن خیرمقدم میگم خوشحالم اینجا میخوانم از قلم زیباتون

    مثنوی زیباو دلنشینی بود
    قلمتون ماندگار ❤❤🙏

    • سلام و درود سرکار خانم نسرین حسینی،
      از حضور، خوشامدگویی و ابراز لطف شما متشکرم.
      🌹🌹🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا