🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
« عمر سخت »
اين عمر سخت، بيهوده گشتن چه فايده
اندر خوراك و خواب ، گذشتن چه فايده
فصل بهار مي گذرد ، نوجوان مسـت
آيد خزان6 تو ، بذر نـكشتن چه فايده
در شوره زار مُلك فنا ، با فنا ايي اش
بذر فناتـري ، تو بـكشتن چه فايده
هر كار جهل و غفلت و مستي، فنا شود
هر بذر از اين سه كار ، بـكشتن چه فايده
اندر بهار و موقع هر كار و كِـشتنـش
بي كِشت و كار مانده و كِشتن7 چه فايده
آلودگي است، دست و دلت را فرو گرفت
آلودگي زِ دست ، نـشستن چه فايده
آلودگـي خلـق بـگفتنـد عالمان
مردم گر اين سخن نـشنفتن چه فايده
گُل در بهار و فصل شكفتن چه با صفاس
فصل خزان ، گلي بـشكفتن چه فايده
دانشورا به موقع گفتن ، سخن بگو
بي وقت و بي محل، زِ تو گفتن چه فايده
من صد هزار مرتبه گفتم: به جاهلان
اين گفتنـت حسن و نـگفتن چه فايده
***
6- پائيز 7- زراعت
حسن مصطفایی دهنوی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (2):
تیر 14, 1399
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 15, 1399
مصطفی جان سلام.
باز هم خواندم و لذت بردم.
مانا باشید.
پاسخ
بستن فرم