🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
عیسی نفسان
کوچه با پای غزال تو چمیدن دارد
لاله در سایه لطف تو دمیدن دارد
چاک پیراهن گل کار قضاوقدر است
جامه از یوسف جانانه دریدن دارد
نوش عیسی نفسان باد تماشای سحر
شاخه مریم و اعجاز تو دیدن دارد
گوهر جام تجلیی تو ناب است ولی
از لب لعل نمک سای تو چیدن دارد
دست پرورده دامان بهار است لبت
پرده از چهره ی ماه تو کشیدن دارد
با طنین سخنت غنچه گل می خندد
نازت ای دلبر دردانه خریدن دارد
دلبری کن که حریفان همه اقرار کنند
دست در حلقه عشق تو بریدن دارد
♤♤♤
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):
دی 5, 1401
درود بر شما جناب معصومی عزیز
غزلی زیباست و خواندنی
فقط مصرع 4
دامن یوسف چاه تو دریدن دارد
خوش ننشسته و ضعف تالیف دارد
1- یوسف چاه تو، ترکیب زیبایی نیست می توانست/ یوسف حُسن تو /باشد
2- در تشخیص بهتر است واقعه درست روایت شود . آنچه از یوسف دریده شد پیراهن بود نه دامن
دست مریزاد
پاسخ
دی 5, 1401
درود و عرض ادب
نازنین دوستم
جناب صالحی گرامی
♡♡♡
چه خوب شد که امدی
چه خوبتر که دیدمت
◇◇◇
سفری کاری مجال امروزم را گرفت
از نقد ادیبانه و نکات ریز ان عزیز بسیار ممنونم
البته مصرع مورد اشاره به دل من هم ننشسته بود خوب شد که جنابعالی هم انگشت بر ان نهادید.
بنظر من اگر نقدی از سوی اهل فن به شعر وارد شود، جای دفاع نیست و من نیز هیچ دفاعی از نقص خود ندارم و سعی در رفع ان دارم
🔷️نکته اول بسیار بجا و نقدی ادیبانه است.
که تغییراتی دادم
🔷️اما در مورد دوم استفاده “دامن” در کنار واژه یوسف، شعرای گذشته نیز اشاری نیز داشته اند.
“به دشواری زلیخا داد از کف دامن یوسف
به آسانی من از کف چون دهم دامان فرصت را”
صائب تبربزی
و اینکه دعا گویتانم ارجمندعزیز
♤♡♤
پاسخ
دی 5, 1401
عرض ارادت مجدد و سلام
برسبیل ارادت و مهر ، ابتدا از حسن نظرتان و توجه به عرض این کوچک تشکر میکنم . مصرع جایگزین خیلی بهتر شده ، و اما در باب دامان یوسف … آنچه منظور بنده بود استفاده زیبای تشخیص بود که در آن حادثه پیراهن بود و در مثالی که از صائب بزرگ آوردید دیگر روایت یک داستان نیست دست از دامان کشیدن ، یعنی از کسی دست برداشتن و بریدن
بازهم سپاس
پاسخ
دی 5, 1401
🌹🌹🌹🌹🌹
❤❤❤❤
پاسخ
دی 5, 1401
با طنین سخنت غنچه گل می خندد
نازت ای دلبر دردانه خریدن دارد
💐👏👏👏👏👏👏
زیباااا ست
درود بر شما جناب استاد معصومی عزیز
از آثار دل انگیز و اشعار قشنگتان لذت می برم
عالی می سرایید
زنده باشید به مهر و عشق
درود هااا
💐💐💐💐
🌺🌺🌺
🌹🌷
پاسخ
دی 5, 1401
سلام و عرض ادب میلاد مسیح و عید کریسمس مبارک
عید است و شادی
نه عید نوروز
جشن مسیحاست
نامش , کریسمس
آغوش مریم
نوری مبین است
بس می درخشد
اینجا و آنجا
بلبل زشادی
با صد ترانه
بر شاخه شاخه
هی می زند پر
فصل زمستان
چه نوبهاری است
دشت و دمن شد
با غنچه زیبا
شبنم به گلها
ناز است و غلطان
رویایی گشته است
دنیای گلها
تن پوش روشن
هرجا صفا یی است
از سوز سردی
آنجا نمایان
صد لاله در باغ
بر سبزه حالی است
این لطف و رحمت
از آن الله است
***
شاعر : میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)
پاسخ
دی 5, 1401
سلام جناب معصومی عزیز
از پویایی و طراوتت سرسبز شدم .
پاسخ
دی 5, 1401
سلام و درود بر حضرت دوست
غزلی به غایت زیباست
در مصرع آخر سهوالقلمی شده
یا تو از فلم افتاده است یا عشق عشاق بوده است
که به احتمال زیاد تو از قلم افتاده است
در پناه خدا شاد و سلامت باشید 🌿❤️👏👏👏👏👏👌❤️🌿
پاسخ
دی 5, 1401
سلام حضرت استاد خراسانی نازنین
دست در حلقه ی عشق تو …
🙏🍃🌺
پاسخ
دی 5, 1401
با طنین سخنت غنچه گل می خندد
نازت ای دلبر دردانه خریدن دارد
دلبری کن که حریفان همه اقرار کنند
دست در حلقه عشق تو بریدن دارد
پاسخ
دی 6, 1401
سلام جناب معصومی گرانقدر
غزل زیبائیست لذت بردم دست و لبمریزاد.
موفق وسربلندباشید دوست گرامی.
🌺🌺🌺
پاسخ
بستن فرم