🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 غروب

(ثبت: 249616) مرداد 7, 1401 

 

بیا که حال مرا دیدن تو خوب کند
بگو به ماه کمی دیرتر غروب کند

تو شور یک جریانِ مسلّطی در من
بمان که خاطره‌های بدم رسوب کند

قرار را چه کنم؟ عاشقم یکی -که تویی-
بیاید و همه‌اش بشکن و بروب کند

تو می‌روی و خرابم، شبیه چشمی ‌که
نظر به ضربۀ بیرونِ چارچوب کند

تو نیستی و من آن قدر رفته‌ام از خویش
که یک نسیم، شمالِ مرا جنوب کند

بیا که با تو غزل‌ گفته‌ام چنان گیرا
که هر که خوانْد، سرِ جاش میخکوب کند

اکرام بسیم

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    مرداد 7, 1401

    سلام و درود

    غزل خوبی ست
    مصرع ششم به گمانم ویرایش لازم دارد

    قرار را چه کنم؟ عاشقم یکی -که تویی-
    بیاید و همه‌اش بشکن و بروب کند
    روب معنی خاک روب را می دهد بروب کند می توان چنین معنایش کرد به خاک روب کند .
    لذا می تواند مصرع دوم را اینگونه ویرایش کرد

    بیاید و همه را بشکند، بروب کند

    در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏🌿

    • اکرام بسیم

      مرداد 8, 1401

      درود بر جناب خراسانی عزیز و ممنونم از حضورتان.
      بشکن و بروب ترکیبی مثل بشکن و بریز یا بریز و بشکن است.
      «بشکن و بروب» کند، چون خیلی واضح بود در گیومه قرار ندادم.

  2. طلعت خیاط پیشه

    مرداد 8, 1401

    در پناه خداشادکام باشید
    🌺🌺🌺

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا