🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
غزل بانو چش عسلی چشما تو وا کن
منو تو آینه اون چشات نگا کن
آخه دیوونه شدم برق نگاهت
عزیزم دوست دارم منو صدا کن
تو همه عمر منی بیا کنارم
غم و غصه هاتو از خودت رها کن
طاقتم تموم شده بسه دیگه
نرو تو پیشم بمون با من وفا کن
گریه نکن آتیش به قلبم میزنی
میسوزم شعله خاموشم حیا کن
واسه چی قهر میکنی ناز میکنی
بیا و با من دیگه کمتر جفا کن
بس کن (عرفان) شده عاشق دلکت
فکری هم به این دل بیدست و پا کن
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):