🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 غم را رها ، ز جامعه ای ، خاکیان ، دلا

(ثبت: 213177) شهریور 23, 1398 
غم را رها ، ز جامعه ای ، خاکیان ، دلا

مهرت فزون به دل که به عشقی نما هر آن
ای عشقِ پاک ، خاورِ عشقی ، در این میان

فرمان دهی به أذن ، قیامی کنم ، دلا
دستی به ذوالفقار و دگر دست با قرآن

با نیّتی خلوص ،که خالص ، برایِ او
کاری کنم به عدل ، که صلحی شود عیان

دستم به دستِ او که خدایی ، یداللهی
کاری کنم به دستِ هم او ، خلق شادمان

غم را رها ، ز جامعه ای ، خاکیان ، دلا
همچون مدینه فاضله ، پُر از سخنوران

جامی دهی که نوش کنم از خمارِ چشم
یادی شود مرا ، که به هر دوره ،جاودان

گر لحظه شد تمام ، بیاید ،که رفتنی
والی بیا که لحظه عروجی به آسمان

ولی اله بایبوردی

16 / 05 / 1398

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

نظرها
  1. امیر جلالی

    شهریور 23, 1398

    جناب بایبوردی بسیار بسیار زیبا و با هنر گردش قلم، چقدر لطیف بیان فرمودید ، لحظه لحظه انتظار را… درود بر شما

    • ولی اله بایبوردی

      شهریور 23, 1398

      سلام

      استاد ارجمند جناب جلالی بزرگوار

      سپاس از همراهی تان

      تقدیمی : 💐

      گر چه با عشقی ،بگشتم آشنا
      راه پیدا سمت پاکی عشق ها

      عاشقی هستیم ما با پیشه عشق
      دور از عشقی ، که رسوایی ، نما

      ولی اله بایبوردی

      22 / 06 / 1398

      🍃💐🍃💐🍃💐🍃

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا