🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دیدگاهی کرد باید تازه ای عالیجناب
تا رها از منجلابی هان فرو در نازخواب
پهن باشد سفره ای هر کس بخواهد می خورد
مانده گر پسمانده ای از خوک باشد بی عذاب
در لباسی میش بینی گرگ هایی در کمین
جیفه دنیا را طلب با قتل و غارت بی نقاب
برحذر از جاهلان نا اهل مردم روزگار
جلوه گر با طبل تو خالی به قدرت چون حباب
کبک ها بینی که سر را هان فرو در زیر برف
لاک خود هر کس اگر ملکی شود جانا خراب
همچو عنابی به سیلی چهره ها را رؤیتی
با تبسّم گر کذایی رخ عیان همچون عناب
یاد آور غم خورک را گر تحمّل در دیار
نعمتی دارد فراوان با دلی سوزان کباب
بندگان مفلوک بینی ای ولی در گوشه دهر
همچو بوتیمار رؤیت تشنه لب محروم آب
ولی اله بایبوردی
15 / 07 / 1401
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
مهر 20, 1401
سلام استاد
اگرمیفرمودید
“دیدگاهی تازه باید کرد ای عالیجناب”
اشکالی پیش میآمد؟
پاسخ
مهر 21, 1401
سلام
ممنون از زاویه دیدتان
عالیجناب را بدون ندا بخوانید ….
اشکالی نمی بینم .
تقدیمی بخاطر قبول زحمت : 🌸
خسته عابر در مسیری ناکجا
کرده خلوت مانده راهی ای رها
لاکپشتی گام بردارد که کی
انتها راهی رسد بی ادّعا
ولی اله بایبوردی
21 / 07 / 1401
🌺🌺🌺🌸🌺🌺🌺
پاسخ
بستن فرم