🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
ماه را باید تماشا کرد و رفت
دیدگان را عین دریا کرد و رفت
در چنین فرصت که کمتر از دَمی ا ست
عشق را باید تمنا کرد و رفت
نیست آن غوغا که دل می خواستی
در جهان باید که غوغا کرد و رفت
منتظر بودم که می آید، ولی
او بسی امروز و فردا کرد و رفت
وعده وصلم به روزی داده بـود
روز وصل آن نکته حاشا کرد و رفت
شانه هایش را نـوازش داده بود
دست هایم شانه بالا کرد و رفت
تا بسوزانـد دلم را ،تا ابد
آتشی در سینه بر پا کرد و رفت
گریه هایم از برای خنده ای است
کز تمسخر بر دو دنیا کرد و رفت
در زمین می جستمش ، بر کهکشان
دلبرم راهی که پیـدا کرد و رفت
طارق خراساني
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (10):