🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
با پر کشیدن انبوه لاشخوران
ترس از شکار مرغان آرزوست
این حکم نا نوشته کشتار بی گناه
تحقیر حکمت و اعتبار آبروست
یکسان نبودن هر نوع عدالتی
آزاد بودن بی بند و باری و زور
یکسان نبودن حقی به ناصواب
پیمان شکستن یک قائده، شعور
ملکی که تعادل شود به جور
داغی است گردن نیکان روزگار
رودی که خون روان بجای آب
تا رفع تشنه ظلمت کند چو دار
با ریشه های فراوان درون خاک
از ساقه های او که به بار نشست
روید ز میوه تلخی که طالب او
خیل خیانت گران افسار گسست
ما را به زور ملامت نشانده اند
تمکین بر تداوم یک زندگی شوم
قهری که سوخت کند مرا به جبر
تا از شکوه جنت شوم چو موم
ادریس علی زاده اردیبهشت ۱۴۰۲
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
اردیبهشت 16, 1402
پر کشیدن بلدم
قفسم باز کنید
با دعای پیکاسو
قلم مو نقاشم کرد
پاسخ
اردیبهشت 19, 1402
درود بر شما بانو آریایی
پاسخ
بستن فرم