🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مرا چون مرغ شب ، تکرار بر پا کردن ناله ی دیگر نیست
مرا احساس تنهایی ، توان گفتن غمنامه ی دیگر نیست
اگر صبحی رسید، آنگاه دل را میسپارم بر شکیبایی
که دیگر طاقت افتادن پلکی برای دیدن روزانهی دیگر نیست
چرا که سالها مرده است این مرغ سحر خیز در این دشت
بجایش ناله مرگ اذان را ، بجز آن برنامه ی دیگر نیست
و این مردم سراسر گوش ها را می سپارندش به عادت
طنین مرگ را، حال آنکه جز آن خبر از واژه ی دیگر نیست
سروده : ادریس علی زاده بهمن ۱۴۰۱
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
بهمن 11, 1401
درود بر شما جناب علیزده
با احساس پاک سرودید
زنده باشید به مهر
💐💐🙏🙏👏👏👏🌹
پاسخ
بهمن 11, 1401
درود بر شما والبته این شعر دستخوش تغییراتی شده که از نظر تعداد هجا و وزن و دیگر اصول فنی شعر نظم سرایی قابل قبول باشد و در اینجا خواهم گذارد. سپاسگزار محبت بی دریغ تان خواهم بود
پاسخ
بهمن 11, 1401
سلام و درود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
در پناه خدا 🌱🌹🌹🌹🌹🌱
پاسخ
بهمن 11, 1401
درود و مانا لمانید و افزون چون همیشه مهرتان
پاسخ
بستن فرم