🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مرگ

(ثبت: 217910) آبان 21, 1398 

عشق را با یک نفس در سینه زندان می کنم
غصه را بر چهره ام هر لحظه پنهان می کنم

در نگاه عابران خسته از اندوه و درد
چشم های منتظر را خیس باران می کنم

عاقبت در یک شب تلخ زمستان زیر برف
قصه ی این زندگی را بی تو آسان می کنم

بد فرو می پاشم اما از غم این سرگذشت
مرگ را با جان و دل در خانه مهمان می کنم

تا ابد در خواب آرام و سکوت سرد قبر
این تن آزرده را با خاک درمان می کنم.

 

#آذر_رئیسی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. امیر جلالی

    آبان 21, 1398

    این اثر ، هم جان دار بود و هم خوش آهنگ …
    دوری و فراق را خیلی خوب و ماهرانه به تصویر کشیده بودید .
    ارزشمند بود نیز… درود بر شما

  2. علی معصومی

    آبان 21, 1398

    درود ارجمند
    زیبا سروده اید

    🌷🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸

  3. سپیده طالبی

    آبان 21, 1398

    زیباست
    درودها بانوی نازنین🌺

  4. ژیلا راسخ

    آبان 21, 1398

    عالی🍃🌹👏

  5. طارق خراسانی

    آبان 21, 1398

    سلام و درود بر خانم رئیسی گرانمهر

    خیلی زیبا ولی تلخ تلخ
    الهی آنچه دوست داری غیر از رفتن نصیبت گردد

    دخترم باید باشی و با امید به پیش، بروی

    در پناه خدا 🌿❤️👏👏👏❤️🌿

  6. آبان 24, 1398

    👏👏👏💐🌺😔

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا