🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
شاید مرا آتشفشانی زاده باشد
خورشید شاید در دلم افتاده باشد
شاید خدا وقتی که مست شاعری بود
آواز جانم را چنین سر داده باشد
وقتی مرا می گفت فكرش را نمى كرد
طعم غزل اينقدر فوق العاده باشد!
مى خواست شعرش دستهايم را بداند
مى خواست وصف حس و حالش ساده باشد:
يك عابرِ بى سايه در ظهرى كويرى
مى رفت خاكسترنشين جاده باشد…
فرقى ندارد مرد و زن بودن در اين راه
_انگار كه جاى قبا، لَباده باشد!_
هر کس دلش در خانقاه نور لرزيد
باید برای سوختن آماده باشد
تصويب شد تا كوره هاى انفرادى
در انحصار مردم آزاده باشد
سرسبزى ات را باد خواهد برد وقتى
رنگ زبانت کار دستت داده باشد…
من مادر سوزان ترين نوزاد شعرم
شايد مرا آتشفشانی زاده باشد…
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
شهریور 31, 1397
سلام
و
چقدر زیبا و لطیف بود.
ممنون از انتشار
پاسخ
مهر 1, 1397
درودها
بسیار جالب و عالی و ریتمیک و مو زون
و وزنی پر از نوازش
با طعمی سرخ
" شاید آتشفشانی در من زاده باشد "
آ راسته به زیور احساس و ادبییتی در خور
با هماهنگی و ها ر مونی عرض و طول و تجانس خوب واژه ها
چونان همیشه در خور و سزاوار مر حبا
دســــــــــــــــــــــــــــتمریزاد و
پاسخ
مهر 3, 1397
درودها
یه غزل به زبون امروزی
بدون مشکل عروضی و صد البته دلنشین
در هر دو اصل فرم و محتوا هم به نظرم کارشو کرده بود
دستمریزاد
پاسخ
بستن فرم