🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
بسمه تعالی
عشق را جز در نگاه چشم تــو جستن خطا ست
زنده ی عشق ست هر مـرغی که در دام بلا ست
ما فریب رنگ رخسار و ریــا را خورده ایم
شیخ در وقت عبادت گرم تزویر و ریاست
کشتی دل نشکند با موج گیسوهای تــــــــــو
عرشه خالی نیست اینجا عشق جای ناخداست
کرده ام تحقیق ، عقل و عشق ، آب و آتش اند
از ســــراب عقل سیرابیم پس آتش کجاست ؟
من به هر آهوی زیبا رو که یک دل داده ام
دیده ام در عین زیبایی رفیق بــــی وفاست
لب نگو میخانه ی سرخ ست در دور دهـــــان
بوسه ای از گوشه ی لب های دلبر سهم ماست
خنجـــری از پشت در قلبم فرود آورد او
خواستم پاسخ دهم با قهر ، دیدم آشناست
تا نبیند اهل دل ، دانـــا نمی گوید سخن
اهل دانش در مقام فهم دل بی ادعاست
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):