🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
بی تو بغض آسمان باشم، عقیم و ابترم
با تو اما در ته دریا که باشم، گوهرم
آخر این پژواک نی نامه به گوشت می رسد
گرچه در مرداب شیپور گل نیلوفر م
خواب دیدم که به سمتم آمد ی بااشتیاق
تا بدست خود بچینی سیب سرخ نوبرم
تا همیشه از تو خواهم گفت با ایهام و شعر
از تو خواهم گفت تا مصراع بیت آخرم
از همان لحظه که خود را در نگاهت دیده ام
می وزد عطرت میان کوچه باغ باورم
سال های دور از تو شوکرانی بود و زرد
با تو سرخ و روسفید و سبز ،یعنی محشرم
داستان عاشقانه ماندگار و خواندنیست
قصه ی عشقت بخوان از نشر چشمان ترم
پیش من بازار گرمی بیشتر از این نکن
چون که با هر قیمتی ناز نگاهت می خرم
تا بماند خاطرات تلخ و شیرینم بجا
می نویسم از تو روی برگ های دفترم
چون پرستوی غریب و عاشقی تنگ غروب
سرخوشم با بال زخمی درهوایت می پرم
محمدعلی ساکی
@m_saki
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
خرداد 19, 1398
سلام و دورد
غزلی لطیف و زیباست
دلمریزاد
در پناه خدا🌿👏👏👏👏👏🌿
پاسخ
خرداد 19, 1398
سلام و درود استاد
دستمریزاد غزلی زیبا خلق نموده اید.
تقدیمی :
چو پیچ تاب گره خورده شاخ برگی چند
به انتظار حبیبم نشسته ام یا رب
طبیب عشق که بر جان من شرر انداخت
به برگ گل بنوشتم عقیده ام یا رب
ولی اله بایبوردی
🌿🌸🍃
پاسخ
خرداد 20, 1398
بسیار دلنشین است کاش مخاطب خاص آن هم به طاق دل نشاند آن را و رامش یابد😂👌
پاسخ
بستن فرم