🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۷/۰۶/۲۰ |
| تعداد شعر: | 1346 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۲/۰۱/۱۸ |
« نشاني »
حرفی ز یار گو که توانی بدانی اش
یا آنکه در لزوم توانی بخوانی اش
یا از تو پُرسنش بدهی ، خود نشانی اش
یا آن به تو دهد ره و رمز نهانی اش
یار تو نیست آنکه نشاید ببینی اش
یا از تو پُرسنش نشناسی و ندانی اش
زلف و رخش3 ندید و آن چشم و ابرویش
تعریف تو غلط بُوَد اندر نشاني اش
ما ذکر و نام یار توان ادعا کنیم
چون ذکر ما بُوَد همه ذکر زبانی اش
تعریف یار خود به هزاران رقم کنیم
چون دیده ام نشان ، ز هزاران نشانی اش
ای خانمان خراب، تو را آرزو کجاست
صد آرزو ز ماس ، به نطق دهانی اش
صد آرزوی ما به هدر رفت در برش
تا شمعی به دست من آمد نشانی اش
استاد صنع4 طرح و نشانی ندیده بود
تا رمز طرح آن نـنمودی نشانی اش
غیر از ولای آن به جهان نیست دانشی
دانشوران به چشم روان بر نشانی اش
آسوده باشی ای حسن ، اگر شناسی اش
گر با اشاره اش بشناسی ، نشاني اش
٭٭٭
3- گيسو و چهره 4- ساخته – كردار
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
طارق خراسانی در همراه با سکوتی آرام
سلام مانای عزیز از نقد زیبایت دانستم به حقیقت شعر بخوبی پی برده ای برای دخترم سارا
معصومه بیرانوند در همراه با سکوتی آرام
سلام و درود بر شما خیلی جالب بود و پر معنا
مهرداد مانا در همراه با سکوتی آرام
و بالاخره شعر سپید واقعی را از این قلم خواندم . شعری کوتاه که مانند
در لبخند…
همواره درخت دانش مانا پربار است👏👏
درود بی کران... جناب خراسانی گران ارج😍🌱
دی 12, 1398
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
دی 12, 1398
🌿🌺🌸🌺🌺🌸🌺🌺🌸
پاسخ
بستن فرم