🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۶/۰۳/۱۵ |
| تعداد شعر: | 18 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۳۹۶/۰۷/۲۴ |
(به مناسبت حادثه چهارشنبه سیاه،عزیزانم که جز اشک چیزی بیش
برای گفتن ندارم
و سالها تا عاقبت
برایشان خواهم گریست)
اشک از
چشمان آسمان
چون ترنم باران
یادتان را غسل داد به عشق
و بغض پهنای وجودم
را
با اشک سوزاند.
های ای یاغی گناه
ای صدای نفرت،
پندار خویش بشور
که این ژیان
گر سر به بالینت کشد
زین پس
با قلاده گی
بغض این تاریخ را پس خواهی داد.
بوی عفونت از نگاهت
می بارد
و جرثومه های فساد
از گور تاریخت
نعل عاقبت را
به شایستگی
بر وهمت
به قامت بلند
تاریخم
حک خواهد نمود.
بهتر آن است
که به دریوزه گی خویش اعتراف کنی
و با هم خوابگی خود با ابلیس
امتناع.
آه تابوت این فرشتگان را
خدا بر شانه داشت
و عزم ما بر این جهل
بر این
بوی نفرت
تاریخ
فایق خواهد آمد
و خانه خدا
نیز آزاد خواهد شد.
فرزین.م
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
سلام زیباست اما چون فرمودید: چند نکته را عرض می‌کنم! ۱ ارکان‌بندی شعر را به صورتی پیش ببرید
سلام هشتم تیر ۱۴۰۳ یعنی چهار روز پیش این نفیسه را شما به اشتراک گذاشته و‌حقیر
دوست عزیز که با نام بی سواد تشریف آوردید درود بر شما. و بنده نیز چنان
