🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
در سلول انفرادی تن من
یکنفر با دهان بسته تو را فریاد زد
سالها رو به قبله ی تو نماز خواند
و تو نشنیدی
امروز صبح ،
بر امتداد عمیق ترین گسل شکسته اش ایستاده بود
و ازعذابی که تو بر او نازل کردی
دو رکعت نماز وحشت خواند .
سحرفهامی(آهو)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
مرداد 1, 1402
سلام و عرض ادب خانم فهامی ارجمند
بسیار زیبا و جالب بود.
زنده باشید🌺🌸🌺🌸
پاسخ
مرداد 1, 1402
درودتان باد مهربانوی ادیب و گرانقدرم 💗
زیبا سروده اید و دلنشین
زنده باد 👏👏👏
فقط حشو دارد
که باز نویسی کنید زیباتر می شود.
پاسخ
مرداد 3, 1402
فهامی فهیم و گرامی
احساس می کنم اگر در آخرین فعل شعر ، استمرار رخ دهد بهتر خواهد بود . یعنی به جای ” خواند ” از ” می خواند ” استفاده کنید
پاسخ
بستن فرم