🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۴۰۲/۰۴/۱۲ |
| تعداد شعر: | 40 |
| تعداد مطالب: | 17 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۱۵ |
شرورانِ اشک
پادشاه بغض را
شکسته اند
پرچم غم را دریده اند
آنها
در کوچه های سر سبز رگها
آزادی را
فریاد میزنند
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
اردیبهشت 3, 1403
سلام
و اگر سحر عزیز ، یک ” اند ” را از یکی از دو فعل ” شکسته اند و بریده اند ” حذف کند ، به پیراستن شعرش کمکی شایان نموده است .
پاسخ
اردیبهشت 4, 1403
درودتان ، سپاس از همراه‌همراهیتان گرامی🙏🌹🌱
پاسخ
اردیبهشت 4, 1403
درود بر شما
🌹🌹
پاسخ
اردیبهشت 11, 1403
هزاران درود بر شما سپاسگزارم از همراهی و حضور ارزشمندتان 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
اردیبهشت 4, 1403
اشک؛
شرورِ بی ریا…
پادشاهی بغض را
گسسته
پرچم غم را دریده
آزادی،
نبضِ شریان است
سلام و درود
و ویرایشی دوستانه
پاسخ
اردیبهشت 11, 1403
هزاران درود مرسی از توجهتون عزیز 🥰🥰🥰🥰🥰
پاسخ
اردیبهشت 11, 1403
سلام
آفرین این واقعا ویرایش دوستانه است نه نقد است و‌نه هیچ چیز دیگر
پاسخ
اردیبهشت 11, 1403
سلام و‌درود
بسیار عالی ست
درودتان
در پناه خدا 🌹
پاسخ
اردیبهشت 11, 1403
درودها بر شما حضور ارزشمندتان افتخار است استاد عزیز🙏🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم