🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 نور ایمان

(ثبت: 229705) مرداد 2, 1399 

« نور ايمان »

نور ايمان ، گـر به تأثیر دعا سنجیده شد
دور تأثیرش ، هـزاران روشنایی دیده شد
در دعای نیمه شب یا صبحدم با اشک چشم
چشم امید بشر، بر لطف حق پُـر دیده شد
در دعای صبحدم ، گر رو به حق آورده ای
نزد حق ، ایمان تو بار دیگر بگزیده شد
شبنمی کآن فیض حق ، در صبحدم افشان کند
بـر جبین صبح خیزان زمین ، پاشیده شد
طور سینا گر که روشن گشت، از سیمای حق
صبح صادق روشنس، چون طور سینا دیده شد
هر که بیدارس به صبح صادق و مشغول کار
از برای کار حق ، آن پیکرش ورزیده شد
یارب از آن صبح خیزان زمینـت بوده ام
از چه ره اجر دعایم ، نزد حق نادیده شد
نیمه شبهـا ، صبحدم تیـر دعا کردم رها
بر هدف نآمد ، دوباره رو به من گردیده شد
در نماز نیمه شب یا در دعای صبحدم
حاجتی می داشتم، چشمم بَرَت گِریه ایده شد
نور ایمانم ، بَرَت1 روشن نمی گردد چرا
چاره ام یارب چه باشد، این دلم رنجیده شد
رشته ی تسبیح من ، گر پیش تو ناید به کار
رشته ی امید من ، از پیش تو بُـبریده شد
یارب آن رحمت بیاور ، قهر تو تلخس به من
پیشتـر از قهر تو ، یارب دلم ترسیده شد
تا مصفا2 نیست دل، کی نزد حق قدرش بُوَد
از صفای فیض حق ، کی بهره بر چرکیده شد
من اگر عُجب3 و تکبر کرده ام ، نادانی است
جُرم نادان پیش تو ، یارب توان بخشیده شد
هر کسی با امر حق ، با مردمان رفتار کرد
ظلم و جور مردم از دور سرش تاریده4 شد
این دل پُـر حیله ی ما ، نزد حق ناید به کار
نزد حق کارش نکویَـس، هر دلی ترسیده شد
حیله و تزویر دل در نزد حق، هیچ است و پوچ
نزد حق ، پُـر آبرویَـس هر دلی کم حیله شد
نوجوانان را بگوئید راه حق ، دشوار نیست
گر دلت آماده شد ، آن راه حق را دیده شد
یارب این نقش خیالی را که گفتم: این رقم5
کس نگفته اس نزد تو بگزیده یا نگزیده شد
یارب این موی سفید پیریَـم شاهد بُوَد
این بساط عمر من، از این زمین بر چیده شد
هر که بر گفتار حق گویان و بر من طعنه زد
گویمش ای بیخبر، چشمت زِ حق پوشیده شد
تا به تأیید الهـی، پیـروی از حق کنم
نیّت فیض خدا ، کی از دلـم برچیده شد
هر چه ما با نقش خود یا فکر خود بازی کنیم
گر تفضّل از تو ناید ، نقـش ما بازیده شد
با قلم بنوشتم این افعال فکرم ، اي خدا
تا توانستم ، قلم در دست من گردیده شد
داد از این کردار ما ، صد داد از این دنیای دون
کی گذارد فیض حق، برگِـرد ما گردیده شد
ای خدا آن راه دانش را به من آسان نما
کی حسن از دانش و فهم خدا ، فهمیده شد

***
1- برِ تو 2- پاك و صاف 3- ناز – خود بيني 4- دور شده 5- نوع – گونه
حسن مصطفایی دهنوی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (2):

نقدها
  1. محمد یزدانی

    مرداد 2, 1399

    سلام اندیشمند گرانقدر جناب مصطفایی اینگونه به خاطر دارم بزرگواری که اشعار جناب مصطفایی را در فضای مجازی انتشار می دهد میراث دار معنوی و مادی ایشان است که جناب عالی هستید
    بزرگوارا مشخص است که دخل و تصرف غیر لازم در اصل این شعر صورت گرفته است .چه شاعران سنتی سرا حضور مداوم در انجمن های کهن داشته اند اینگونه انجمن ها نکات مثبتی دارند از جمله حضور یک استاد عروض و قافیه بنا بر این در اشعار کهن مشکل وزن و قافیه به ندرت یافت می شود که همان میزان اندک نیز در اثر دخل و تصرف مخاطب است در این شعر ابیاتی دچار مشکل است البته هجاهای لازم موجود , اما زبان سرکنده است
    صبح صادق روشنس، چون طور سینا دیده شد
    (صبح صادق روشن است و طور سینا دیده شد )
    هر که بیدارس به صبح صادق و مشغول کار
    (هرکه بیدار است صبح صادق و مشغول کار )
    ……
    یارب آن رحمت بیاور ، قهر تو تلخس به من /
    (یار رب آن رحمت بیاور قهر تو تلخ است و من)
    .
    در این دوبیت مشکلاتی به نظر می آید.
    /
    حیله و تزویر دل در نزد حق، هیچ است و پوچ
    نزد حق ، پُـر آبرویَـس هر دلی کم حیله شد
    نوجوانان را بگوئید راه حق ، دشوار نیست
    گر دلت آماده شد ، آن راه حق را دیده شد
    سطر دوم : ( پُـر آبرویَـس ) (پرآبرو شد )
    در سطر اول (د) بگویید از وزن خارج است. رای مفعولی (آن راه حق را ) مرجعش نامشخص است .
    علاوه بر این مشکل قافیه وجود دارد
    ملاحظه بفرمایید .حیله را با دیده قافیه فرموده اید .
    حیله با پیله و دیده با چیده قافیه می گردد .
    در یک مرور اجمالی در کل شعر یکی دونکته ی دیگر نیز نیازمند ویرایش دیدم
    جناب مصطفایی عزیز در مجموع جسارتم را عفو بفرمایید حیف این سخنان گوهر بار منظوم است جناب عالی یا یکی از استادان ادبیات انجمنی که استاد مصطفایی عضو بوده اند ویرایش بفرمایند نیکوتر خواهد بود
    التماس دعای خیر
    🌺🌸🌺🌸

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا