درودها جناب حسنی گرانقدر
از زمین غالبا در ادبیات جهان به صورت مادر یاد می شود. نگاه نو در این شعر به زمین که آن را چون نوزادی نیازمند تر و خشک کردن تصور کرده است در آغوش آسمان، بسیار دوست داشتم
🌺👏🌺
درود استاد نوری و سپاس از نگاه زیباتون،..استاد، تا به حال در یک موضوع با شما اختلاف نظر داشتم که شما در سروده “دل گستر” من نگاشتید که خدا لایتناهی ست و دل انسان نمی گنجد یعنی دل انسان را محدود دانستید…اما با مطالعات میدانی که دارم و هم که در اشعار عرفا و شعرا پیداستدل انسان، بسان ذهنش نامحدود تصور شده..
شاعری از عندلیب و نغمه در گلزار گفت
با من از پیمانه و چشمان مست یار گفت
در جوابش گفتم ای شاعر چه وقت سرخوشی ست
راه و رسم دلبران خاک ما عاشق کشی ست
دوره ی آواز خوانی گل و بلبل گذشت
موسم پروانگی ، بوسیدن سنبل گذشت
آشنایان صد برابر از غریبان بد ترند
ظاهراً آدم ولی در اصل کفتار و خرند
هر که دم از دین و ایمان زد خودش ابلیس بود
اهل دزدی و ریاکاری و کاسه لیس بود
هرکسی میبینم از وجدان و غیرت خالی است
در دروغ و حقه بازی کار و بارش عالی است
گریه زاری می کند شاید که غمخوارش شوی
التماست می کند تا آخرش یارش شوی
تا خرش از پل گذشت آن وقت میدانی چرا
مانده ای با قایقی سوراخ و طوفان بلا
مردمی بی همت و تنبل ولی پر ادعا
در زبان با هم رفیق و در عمل از هم جدا
در پی مقصود باید تن به هر کاری دهند
روح والای بشر را ذلت و خواری دهند
از زرنگی هایشان بسیار صحبت می کنند
با تکبّر کودک خود را نصیحت می کنند
ظاهراً ظالم ولی مظلوم و ظالم پرورند
گرچه آزادند اما در قفس ها می پرند
کو جوانمردی که دست یا علی با ما دهد
کو چراغی تا در این شب ،مژده ی فردا دهد
خواب خوش از چشم مردان حقیقت رفته است
آرزو از قلب پیران طریقت رفته است
شور و حال عشق و عرفان و غزل بازی گذشت
روزگار حافظ و فردوسی و رازی گذشت
تا که از بغض گلو شعرم به فریاد آمد
غزل خواجه ی شیراز مرا یاد آمد
* هرکه آمد به جهان نقش خرابی دارد*
سادگی، یکرنگ بودن چه عذابی دارد
آذر 25, 1400
درودها جناب حسنی گرانقدر
از زمین غالبا در ادبیات جهان به صورت مادر یاد می شود. نگاه نو در این شعر به زمین که آن را چون نوزادی نیازمند تر و خشک کردن تصور کرده است در آغوش آسمان، بسیار دوست داشتم
🌺👏🌺
پاسخ
آذر 25, 1400
درود استاد نوری و سپاس از نگاه زیباتون،..استاد، تا به حال در یک موضوع با شما اختلاف نظر داشتم که شما در سروده “دل گستر” من نگاشتید که خدا لایتناهی ست و دل انسان نمی گنجد یعنی دل انسان را محدود دانستید…اما با مطالعات میدانی که دارم و هم که در اشعار عرفا و شعرا پیداستدل انسان، بسان ذهنش نامحدود تصور شده..
پاسخ
آذر 25, 1400
زیباست گرامی
درودتان باد👏
پاسخ
آذر 25, 1400
درود
نگاه نیک تان را با چشم جان می نوشم
سزبلند باشید🍂🍂
پاسخ
بستن فرم