🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
نگاهت می کنم ،وقتی،خودم رامی نمایم گم
سفر تا می کنم سمت خراسان از دیار قم
چه سحرانگیزچشمان تولای پنجره فولاد
تماشاییست فانوس طلایی حضرت هشتم
بهشت ماست دامان شما دستم به دامانت
مباد ابلیس غافلمان کند با خوشه ای گندم
شرابی ناب دارد گرچه سقاخانه ات آیا
زدستت می شودجامی بنوشم هشتمین خم
سعادت یار من باشد شوم زائر ترا سالی
چه می شد می شدم من خادمت درمحضرمردم
من عاشق پیشه ام دعبل دراین عصرپرازمأمون
به شعری نذرتان دل داده ام درقرن بیست ویکم
چه می شد می نمودی یک نظرمن راتو خوب من
نگاهت می کنم ،وقتی ، خودم را ،می نمایم گم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
آذر 11, 1395
سید بزرگوار را سلام و درود بسیار دارم
غزل زیبایی ست و هر بیت آن مرا منقلب کرد
در پناه حق
پاسخ
آذر 11, 1395
درود جناب استادطارق عزیز
سپاسگزارم ازاظهارلطف وحسن نظرحضرتعالی
حق نگهدارتون
سربلندباشید
پاسخ
آذر 11, 1395
درود ها بر شما
خیلی زیبا و به جا سروده اید
پاسخ
آذر 11, 1395
درود جناب حکیم عزیز
سپاسگزارم ازاظهارلطف وحسن نظرحضرتعالی
سربلندباشید
پاسخ
آذر 14, 1395
درود بر شما
التماس دعا
پاسخ
آذر 14, 1395
درود خانم خیاط پیشه گرامی
سپاسگزارم ازاظهارلطف وحسن نظر سرکارعالی
برقرارباشید
پاسخ
بستن فرم