🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 همان‌جا، همان‌روزها که یادم نمی‌آید

(ثبت: 7280) آذر 23, 1397 

 

همان‌جا، همان‌روزها که یادم نمی‌آید 1

پلک‌هایم خسته بود
نزدیک بود که با قطره‌های باران بیامیزم.
بغضی، مرا در زلالیِ چشمانش تطهیر کرد
مسیح بود که کلمه می‌گفت یا لسان الغیب ؟
آتشی بر نیستان شاید!،
که هر کلمه،
شعله می‌شد
در دستانی که می‌فشرد
و هر شعله، آیه‌ای
بر لب‌هایی که می‌گزید
و هر آیه،
قطره‌ای از خون ِ کولیان بود
در رگ‌هایی که می‌فِسُرد

آمبولانس می‌رسد

شاید که شاعرِ مستی را
به شیرازِ شعرهایش برساند …

همان‌جا، همان‌روزها که یادم نمی‌آید2

رُزهای سرخ
از همه‌ی معابر گذشته‌اند
اگرچه ردِّپایی نیست
از سایه‌های بلیغشان
در شکستنِ یخ و برف …

چه کسی با فرشته‌ی خورشید
همراز خواهد شد
– با دخترِ آتش –
آن گاه که خارهای سرخ،
تنها دلیل ِ طلوعِ صبحند
بر شانه‌های نحیفِ تو؟!

پرستوی کوچ کرده‌ی من!
درختانِ پیرِ کُنار
منتظرند
بگو بر آن کنگره که پر کشیده‌ای؛
به حُزنِ آوازِ فاخته‌ها
باز می‌گردی؟

 

 

 

 

نظرها
  1. جواد مهدی پور

    آذر 24, 1397

    عشق بی پایان مادر،
    همواره
    از مرگ
    قوی تر است.

    سلام و عرض ارادت محضرتان بانو نوری گرامی

    زیبا سرودید

    لذت بردم

    درود هاااااااااااااا

  2. ذزود بر شما و احساسات ناب و پاکتان.

    کادن زن است یا مرد؟

    • فریبا نوری

      آذر 25, 1397

      سلام 

      سپاس

      پسر راوی،  و در برخی مناطق جهان هنوز هم نامی پسرانه است. 

      اما به طور کلی اسمی است امروزه  دیگرفرا جنس. برای دختر و پسر می گذارند.  در ریشه به معنی روح نجابت و رفاقت در نبرد. امروزه جنبه رفاقت در معنی غالب است. فرا ملیتی هم هست این اسم. تقریبا همه جای دنیا می گذارند. 

  3. درودها

    روایتی سه گانه زیبا و سرشار احساس

    پاینده باشید

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا