🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
کیفری هست قضاوت نتوان کرد دلا
رو زمین کُشته ببینی چه هیاهو غوغا
گوئیا واقعه شد روز قیامت آمد
زیر پا له چه زنی مرد چه طفلی برنا
آن جگر گوشه بغل مادر خود می بینی
رو زمین همچو نگین سرخ کنی فرض نما
زیر آوار خرابی چو نگینی رخشان
جلوه آرا رخ خود را به فنایی احیا
همچو ققنوس کنی فرض که از خاکستر
رویشی تازه وجودی که تولّد پیدا
عاقبت امر خوشایند طبیعت شادان
باطلی رفت حق آمد نگرانی امحا
شد فرج روی زمین باب گشایی هر آن
همچو آن بوته گلی جلوه کند والی ما
ولی اله بایبوردی
14 / 08 / 1398
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
بهمن 4, 1398
درود ها بر شما
جناب استاد بایبوردی نازنین
🌿🌺🌸🌷🌸🌺🌸
پاسخ
بهمن 4, 1398
سلام
استاد ارجمند جناب معصومی عزیز
سپاس از همراهی تان
در پناه حضرت دوست
🌸🌸🌷🌸🌸
پاسخ
بهمن 4, 1398
سلام و احترام،
دعوت اید به ادامه ی کارگاه سوم:
http://sherepaak.com/221513/—
پاسخ
بهمن 5, 1398
سلام
استاد رضاپور ارجمند
سپاس
🍃🍃💐🌿🍃🍃
پاسخ
بستن فرم