🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۵/۰۶/۲۳ |
| تعداد شعر: | 154 |
| تعداد مطالب: | 31 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۲/۱۲/۱۲ |
1-دو چشمت را گشودی تو
هوای شعر آبی شد
**************
2-صدای خش خش یادت
میان فصل تنهایی
من و پژواک آشوبت
تویی آوای لالایی
*********
3-به آغوشم کشیدی تو
خزانم آفتابی شد
************
4-به دنیایم قدم بگذار
من از این خش خش پاییز تنهایی
میان کوچه ی بن بست آغوشم
دلم خون است
مهناز نصیرپور
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
سلام زیباست اما چون فرمودید: چند نکته را عرض می‌کنم! ۱ ارکان‌بندی شعر را به صورتی پیش ببرید
سلام هشتم تیر ۱۴۰۳ یعنی چهار روز پیش این نفیسه را شما به اشتراک گذاشته و‌حقیر
دوست عزیز که با نام بی سواد تشریف آوردید درود بر شما. و بنده نیز چنان
درود بر شما و سپاسگذارم.فراخ دید شما بسیار قالب احترام است و بسیار شیوا واکاوی
در در فراسوها
درود فارغ از نظر نیچه که گاه زن را مکرم و گاه مجرم یاد میکند ،
