🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
از من جدا نئی که تمنا کنم تو را
در من نشسته ای و تماشا کنم تو را
یادم نمی رود که زغفلت چه سال ها
پا بر رکابِ باد که پیدا کنم تو را
نازم به میفروش چنین وعده داده بود
با جرعه جرعه حلِ معما کنم تو را
تا رِه به راز ما نبرد مدعی، نگار
شاید[1]که در مشاهده، حاشا کنم تو را
بشنیده ام به قطره ی بر گل نشسته ای
روح زمانه گفت: که دریا کنم تو را
تا در حضیضِ لذتِ دنیا نشسته ای
کی با خبر ز عالم بالا کنم تو را؟
پ. ن
کی رفتهای زدل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
فروغی بسطامی
[1].شاید، شایسته است
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
مهر 18, 1400
زیباست دستمریزاد👏👏🌸
پاسخ
مهر 18, 1400
سلام و درود
سپاس از حضور گرمتان
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌹🌹🙏🌿
پاسخ
مهر 18, 1400
درود بر شما
زیباست
قلمتان سبز🌸
پاسخ
مهر 18, 1400
سلام و درود بر دخت عزیز و شاعرم
سپاس از مهر حضورت
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌹🌹🙏🌿
پاسخ
مهر 18, 1400
سلام و درود و ارادت ❤️🙏
پاسخ
مهر 18, 1400
سلام و درود
سپاس از حضور گرم آن عزیز
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌹🌹🙏🌿
پاسخ
مهر 22, 1400
سلام
سروده ای زیبا خواندم
قلم تان مانا
سپاس
🌹🌺🌹🌺🌹
پاسخ
بستن فرم