🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 پدر۳

(ثبت: 242367) مهر 28, 1400 

پدر۳

من پدر را بیشتر از هر کسی آزار دادم
یک هزار و سیصد و پنجاه و افزون
من شدم بیمار و محزون
هر سالی من دو بار از او لباس نو گرفتم
کفش هایم از هفت ماهی پاره می شد
چند باری من کتاب و دفترم را گم نمودم
پول جیبی می گرفتم من از او با گریه هر روز
یک صد و شصت دفعه آمد او که درسم را بپرسد
نمره هایم پانصد و یک دفعه حالش را به هم زد
برخلاف میل او با نا کسان همراز بودم
در خیابان چند دفعه من کتک کاری نمودم
هفت صد و نه بار در جمع بزرگان حال او را من گرفتم
من پدر را بیشتر از هرکسی آزار دادم..

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (2):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا