🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
امشب از آسمان دیده ی من
اشک هایم به گونه خواهد ریخت
بر چمن های سبز و ارغوانی رنگ
غنچهای ناشکفته خواهد ریخت
امشب احوال دل پریشان است
مادری ز تب کودک ش نالان است
زیر گلدسته های مناره شهر
پدری خسته و حیران است
امشب چشمان آرزومندم
رو به درگه ش محزون است
سر خویش به هر کجا کشم
بوی مرگ و تعفن خون است
امشب از هر چه انجمن گریزانم
زین حکایت غم م دو چندان گشت
شرح حال غم پرستاران
بر سرم چو طاق ویران گشت
امشب بر دست هر پرستاری
بوسه ی مهر باید زد
پای آن قامت سر افرازش
سر تعظیم به خاک باید زد
پرستاران….
پرستاران فرشتگان خدايند
ولی نمی تواند پرواز کنند!
زیرا بال هایشان را
به تخت بیماران بسته اند
با تشکر
دانيال فريادي
با نظرات دلنشین خویش به نظاره بنشینم…
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
تیر 28, 1399
سلام و درود
احسنت 🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 28, 1399
سلام دوست من ممنون از لطف شما🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 28, 1399
سلام و درود،
خدا قوت فرهیخته ی گرانقدر!
لطفا در تازه ترین کارگاه شعر پاک، ما را از همراهی تان بی بهره نگذارید. در خدمت تان هستیم در👇👇👇
http://sherepaak.com/229259/–
پاسخ
تیر 28, 1399
سلام استاد عزیز ممنون از لطف شما
🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 28, 1399
سلام ممنون از شما🌹🌹🌹🌹
جشم حتما🌺
پاسخ
تیر 28, 1399
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 28, 1399
سلام ممنون از شما🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 31, 1399
سلام
به وبسایت شعر پاک خوش آمدید 🌹🌹🌹
در پناه خدا 🌿👏👏👏🌿
پاسخ
تیر 31, 1399
سلام ااستاد مهربان ممنون از لطف شما
و خوشحالم که در. حضور شما استاد گرامی هستم
پاسخ
بستن فرم