🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پیوست
پلک بر هم زدی و آینه ها مست شدند
همه منظره ها ساحل یکدست شدند
بعد از آن لحظه که با ناز و ادا خندیدی
ساکنان گذرت عاشق دربست شدند
کفر چشمان تو از معجزه ای کمتر نیست
مردم شهر به آئین تو پابست شدند
آنقَدر جاذبه داری که به یک لحظه نگاه
همه ی حاشیه ها پای تو پیوست شدند
نیستی عاقبت کل جهان است ولی
چه بسا مرده که با دیدن تو هست شدند
♤♤♤
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
اسفند 21, 1402
کفر چشمان تو از معجزه ای کمتر نیست
مردم شهر به آئین تو پابست شدند
سلام و درود بر شما
بسیار عالی
پاسخ
اسفند 21, 1402
درود بر شما
خیلی زیباست
قلمتان سبز🌹
پاسخ
اسفند 21, 1402
درود بر شما جناب معصومی بزرگوار
شعر که عالی بود و بیت آخر محشر
دستمریزاد قلمتان سبز
شاد و سلامت باشید👏👏👏🙏👌👌👌
پاسخ
اسفند 21, 1402
درود …
مثل همیشه عالی مهندس جان👏👏👏🌺🌺🌺
پاسخ
اسفند 22, 1402
درود .عالی سرودید
پاسخ
بستن فرم