🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
وقتی
عشق
از بارانداز چشمانت
رخت بر می بست
تاب تابستانت می شکست
یخزده ات
می ماند زیر سرد وزرد
با همه ی مرداد که من بودم
رمق سبز
از بی حوصله ات
دور می شود ، دورتر
تو
اصل اتفاق بودنی!
چیزی شبیه شعری بی هیچ حرف
از نمناکترین مردمک
چکید و رفتی از منی
نه
تو
در سریال قهرمانی بی پناه
حرف اول را نقش می زنی
با همه ی اینها
کات نمی شدی
نفس کشت نبود
و
از غبار آیینه
عبور کوه می کردم
تو! من بودی
زلفی آشفته در باد
رقصان رفته در باداباد
ااااااااآواز جنوبی ترین خاک
با تمام اندام عطوف جنون عطشناک
دستانت
پر بود ازصبح
تاول
حباب نبود
اسم اعظم، کفایت کفت بود و بس
و
هرگزت رخ درگلگون منصور خواهی بست
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
تیر 18, 1398
سلام و درود استاد ارجمند
عشقِ افلاطونی کم پیدا … چه رسد عشق به توحید ….
المجاز قنطرة الحقیقه
دستمریزاد و دلنمیراد
پایدار باشید به مهر
🌹🌹🌸🌹🌹
🌿تقدیمی :
در سلسله یِ دار ببین شوکتِ منصور
منزلگه منصور ،کم از نوحِ پسر نیست
.
.
.
.
ولی اله بایبوردی
🌿💐💐🌺💐💐🌿
پاسخ
تیر 18, 1398
درود بر شما و قلم بی مانند شما….
بسیار بسیار عاااالی و ارزنده و زیبا لذت
دوستش دارم این شعر لطیف و دلربای شما را
پاینده باشید
پاسخ
تیر 18, 1398
درودها
و
سلام
بر
سرکار بانو گرانقدر”ماهور”
سپاس فراوان از حضور شایسته و گرانسنگتان
مغتنمست نظرگاه و نگاه ارزشمدارتون و مایه
مباهات
همیشه باشید به مهر و نیکویی خداوند عزیز
و
🌺🍃🌺🍃🌺🍃
پاسخ
تیر 18, 1398
درود بر شما چقدر زیبا سروده اید استاد
تو
اصل اتفاق بودنی!
چیزی شبیه شعری بی هیچ حرف
از نمناکترین مردمک
چکید و …
🌹🌷👌
پاسخ
تیر 18, 1398
درود بر شما
ممنوناز حضور و حسن نظرتو ن
سلامت و سربلند باشید به مهر ونیکویی
و 🌺🍃🌺🍃🌺🍃
پاسخ
تیر 18, 1398
درودها استاد
خوشحالم که باز هم اشعار زیبای شما را میخوانم
پاینده باشید🌺
پاسخ
تیر 18, 1398
سلام
و
سپاس از حضور وخو انش خوبتون
باشید به مهر ونیکویی
و🌺🍃🌺🍃🌺🍃
پاسخ
تیر 19, 1398
درودها نثارتان استادبزرگواروزیباقلم
به به بسیارعالی و دلنشین
قلم نویسا و طبع روانتان مستدام
مانا باشید به مهر
⚘⚘⚘⚘⚘
پاسخ
بستن فرم