🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۴۰۱/۱۰/۱۷ |
| تعداد شعر: | 15 |
| تعداد مطالب: | 1 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۲/۱۲/۲۸ |
به نام خداوند جشن و سرور
که بر پا شد چله و روز دور
برفت آهَرمَنِ پلید ز گردان سپهر
به فرمان دادار دارنده مهر
که در جنگ دادار و دیوگانگان
به پیروزی دادار آمد جهان
پدیدار داد دادار در روز و شب
بگفتند آریایان آن را چله شب
که یزدانت بخشد همی فرهی
ز کژی و بیداد و کژی رهی
چه باشد به فرمان یزدان پاک
چه در تیره شب چون ستاره ز خاک
به شادی، مردم آتش افروختند
همی عنبر و عود را سوختند
همه شهر ایران بود رامشگران
به پیروزی دادار داوروران
به هر جای آتشکده سرخ بود
بدان همواره ایران سرافراز بود
به چله همی و به جشن سده
که آتش افروز باد در آتشکده
همی شادباش گویم به ایرانیان
به پاباد جشن و سرورِ باستان
آرش فرامرزی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
آذر 30, 1402
درود بر شما
یلدا مبارک باد
🌺🌸💐🍃
پاسخ
بستن فرم