🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
چه فرق که بشناسندم یا نشناسندم؟
چه فرق که بخوانندم یا نخوانندم؟
چه فرق که ببینندم یا نبینندم؟
نه به نگاهِ بومیانِ ساحل نشین
که در پناهِ دریای ناعَدَم
کشتی، کشتی ست.
(سروش: گونه ای از شعر پیشرو، اصالتاً برای کوتاه سرایی و برپایه ی همانندگریزی در لَخت پایانی.
شعر پیشرو: آمیخته ای از شعر سنتی و شعر نو، با ترفندهایی ویژه و دارای گونه هایی همچون
سه گانی، سروش، سه گلشن، شعر سبز یا چندآهنگ و شعر تک).
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):
دی 23, 1401
در گونه های شعر پیشرو همچون شعر سروش، قافیه_آهنگ، ویژگی مثبت و کاربردی است و قافیه_آهنگ ها و ردیف_واره ها به دلیل امتیاز آهنگین و زیبایی ای که به شعر می بخشند، مورد ستایش قرار می گیرند در حالی که در شعر سنتی همچون غزل و مثنوی و رباعی و دوبیتی و مانند آنها، جایگاهی به نام قافیه_آهنگ و ردیف_واره نداریم
و موارد مشابه، ایرادات فنی شعر و خارج از قواعد آن به شمار می روند؛
بنابراین لازم است در برخورد با شعر پیشرو، به حال و هوای آن و تفاوت هایش با شعر سنتی توجه داشته باشیم و با همان معیار به نقد نپردازیم.
پاسخ
دی 23, 1401
“نشناسدم”، “نخوانندم” و “نبینندم” در این سروش در جایگاه قافیه (با معیار شعر سنتی) نیستند بلکه قافیه_آهنگ (و مشابه قافیه در شعر پیشرو) می باشند.
پاسخ
دی 23, 1401
سلام
مدام آیم و بینم سروش هست و غزل نیست
ملامتت نکنم که به غیر حکم ازل نیست
خوش نشینان ساحل را عدم محسوب کردید طیب الله
ناعدم نیز نفی نفی و نیک تعبیری است
لکن مجموع سروش از حیث مفهوم تازگی ندارد مگر آنکه در پردازش بگوییم تازگی هایی رخ نموده است
پاسخ
دی 23, 1401
سلام و درود و سپاس تان
فرمودید مجموع سروش از حیث مفهوم، تازگی ندارد.
سؤال:
منظور تان از مجموع سروش، همه ی سروش های تا حال سرایش شده هستند یا این سروش خاص؟
اگر همه ی سروش ها را فرموده باشید، به نظر می رسد بازخوانی، مورد نیاز باشد.
اگر هم این سروش خاص، منظورتان است، دو سؤال دیگر پیش می آید.
یکی این که:
شما چه برداشتی از آن داشته اید؟ به عبارتی لطفاً ترجمه ی شعر از منظر برداشت خودتان را بفرمایید تا بتوان درباره اش صحبت کرد.
دیگر این که:
از همان برداشتی که در نظرتان هست، چه نمونه یا نمونه هایی بعنوان شاهد، سراغ دارید که می فرمایید تازگی ندارد.
پاسخ
دی 23, 1401
همین سروش مقصود بود
و الا در بین سروش ها سروشکان سیاوشانه ای نیز هستند که ظاهرا تازگی دارند
اینکه مهم نگاه خداوند است و قضاوت خلق چندان محلی از اعراب ندارد
خداوندا بفریاد دلم رس
تو یار بیکسان مو مانده بیکس
همه گویند طاهر کس نداره
خدا یار موئه چه حاجت کس
پاسخ
دی 23, 1401
خدا را شکر
خب، برداشت خود از این سروش را نگفتید. منتظریم.
پاسخ
دی 23, 1401
برداشت را که گفتم: اینکه مهم نگاه خدا…
و بعد دوبیتی باباطاهر را شاهد آوردم
پاسخ
دی 23, 1401
خب، به نظر شما بین این سروش و دوبیتی ارسالی تان از جناب بابا طاهر، چقدر شباهت هنری (در پردازش و زبان و…) وجود دارد؟ این که کلیت مفهوم، شباهت داشته باشد، در ادبیات، چیز جدیدی نیست و تقریبا درباره ی هرچه بسراییم، قبل از ما آن موضوع را به کار برده اند؛ اما چگونه به کار بردن مهم است و این جاست که نوع نگاه، زبان و… باعث تمایز آثار افراد از یکدیگر می شود.
خب، نگفتید در سروش ما مثلا “بومیان(بومیان ساحل نشین)” و “(دریای) ناعدم” چه کاره اند و چه لزومی به کاربرد آنها بوده.
سپاس
پاسخ
دی 23, 1401
اینکه بومیان را انسانهای جاهلی بدانیم چقدر صحیح است متاسفانه بعضا غرب با بومیان چنین سلوک می کرد
در میان خلق زین منصب سرافرازیم ما
با وجود تو به عالم ناز خوبان کی کشیم
ناز کن بر ما که بر ناز تو می نازیم ما
گر بد ما می کشان را گفت زاهد باک نیست
پاسخ
دی 23, 1401
و البته، مطلب، چیز دیگری است.
پاسخ
دی 23, 1401
یا هشام! لو کان فی یدک جوزة و قال الناس فی یدک لؤلؤة ما کان ینفعک و انت تعلم انها جوزة و لو کان فی یدک لؤلؤة و قال الناس انها جوزة ما ضرک و انت تعلم انها لؤلؤة.»
ای هشام! اگر در دست تو گردویی بود و مردم گفتند مروارید است سودی به حال تو ندارد، در حالی که تو خود میدانی که آن گردو است. و چنان چه آنچه در دست تو است مروارید باشد ولی مردم بگویند گردو است، این گفته مردم نیز زیانی به تو نمیرساند، در حالی که خود میدانی که آنچه در دست داری مروارید است.
پاسخ
دی 23, 1401
و ربطش به سروش ما؟!
پاسخ
دی 23, 1401
ضمنا: حال و هوای دوبیتی جناب بابا، متفاوت است و کاربرد “یار بی کسان” تا حد محسوسی فضای عاطفی متفاوتی دارد با آنچه این سروش در نظر دارد و از آن زاویه به موضوع پرداخته است.
پاسخ
دی 23, 1401
تشابه موضوعی در ادبیات، فراوان است و مهم، پردازش متفاوت است.
در غیر این صورت، تقریبا همه ی اشعار (و آثار ادبی)
در موضوع عاشقانه را می توان این طور خلاصه کرد که یکی، دیگری را دوست دارد
و همه ی حماسه سرایی ها این طور خلاصه می شوند که: قهرمان داستان، سرزمینش را دوست دارد.
پاسخ
دی 23, 1401
درباره ی غزل هم عرض کنم:
غزل 24 بیتی ای که قولش را داده بودم، امروز برای نشر به سایت سپردم و ان شاء الله
فردا نمایش داده خواهد شد.
عجیب که در وزن و قافیه و ردیف و حتی موضوع اجتماعی به غزلی می ماند که دیروز از جناب مهدی سید حسینی به نشر رسید (نه از آتشفشان لشکر اشرار می ترسم) و طبعا بنده، وقتی شعر ارزشمند ایشان را دیدم که شعر تازه تایپ شده ی خودم، چند روز قبل، سرایش شده بود و شباهت هایی که هست، اتفاقی ست و نهایتا به شباهت های بین شاعران بر می گردد(اگر نام مرا هم شاعر بگذارند).
با این حال، در پردازش و سبک شعری به نظر می رسد تفاوت های محسوسی بین این دو غزل باشد، نه از حیث امتیاز یکی بر دیگری بلکه از حیث تفاوت های تا حدی قابل پیش بینی و البته مربوط به زبان شخصی شاعر.
غزل اجتماعی جناب سیدحسینی، زیبا و پر مضمون و دارای بن مایه های طنز بویژه طنز تلخ است و غزلی ارجمند و شایان ستایش.
پاسخ
دی 23, 1401
چه روزی بشود فردا
شگفتانه ای سیاوش هم اگر برای فردا مهیا کند نور علی نور
پاسخ
دی 23, 1401
احسنت
منتظر سروش های جدیدتان هستیم.
مگر با چهار سروش یا سروشک می توان ترکاند؟
پاسخ
دی 23, 1401
گاه با یک موشک سروشک می توان جهانی را ترکاند چه رسد به چهار سروشک
پاسخ
دی 23, 1401
❤️🙏
پاسخ
دی 23, 1401
و اما درباره ی غزل مرتبطم با نام بسیار می ترسم،
پیش تر عرض می کنم که غزلی اجتماعی و سیاسی است و چون تفاوت دیدگاه سیاسی شما با خودم را می دانم، امیدوارم از موضوع و مفاهیم آن ناراحت نشوید و پرهیز کنید از نظرات سیاسی درباره ی آن البته از آن نوع نظراتی که ما قبلا در مباحث سیاسی داشتیم و مدیر محترم، همه ی آنها را از سایت حذف می کردند و اگر باز هم بحث کنیم، دوباره نظرات سیاسی مان را حذف خواهند کرد.
در نتیجه: امیدوارم بر زیبایی ها یا نازیبایی های ادبی آن متمرکز شوید و غزل را از منظر ادبی بررسی بفرمایید!فراوان سپاس
پاسخ
دی 23, 1401
ما سخنان حقه را می گوییم مدیر هم امید که با سعه صدر بالا سلوک کنند و اگر هم
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
و تشخیص دهند که
در مجلس رندان خبری نیست که نیست
خوب به مصلحت اندیشی خویش عمل می کنند لکن
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
کار ملک است آن که تدبیر و تأمل بایدش
اما بنده گفته بودم که خوب است ادیب به ادبش بپردازد و چون نپرداخت ما نیز نخواهیم پرداخت
پاسخ
دی 23, 1401
خب، مدیر محترم که تقصیری ندارند وقتی تقریبا همه چیز، سیاسی و، سیاست، خط قرمز است.
بگذریم!
هنوز غزل “بسیار می ترسم” نشر نشده، بحث سیاسی؟!
پاسخ
دی 23, 1401
و این آغار ماجراست گرچه شما آغاز کردید
اما نشر ندادن مطالب سیاسی مخالف چون ممکن است ادامه کار وبگاه را با خطر روبرو کند امریست قابل قبول ولی موافقین از سیاست که عین دیانتشان است چرا نباید سخن گویند و مطالب حقه را بیان کنند ؟
پاسخ
دی 23, 1401
تمرکز را بر نقد ادبی بگذاریم که غزل، بی گناه، شهید نشود
هر چند شهادت، بهره ی بسیار بزرگی است.
پاسخ
دی 23, 1401
درین صورت مهم را بر اهم ترجیح دادم و این فعلی حکیمانه نیست
خواجه در بند نقش ایوان است
خانه از پایبند ویران است
گرچه باشد در نوشتن شیر شیر
پاسخ
دی 23, 1401
حالا مهم چیست و مهم تر (به قول شما: اهم) کدام؟
پاسخ
دی 23, 1401
فردا ان شاء الله مشخص می شود
پاسخ
دی 23, 1401
ان شاء الله
پاسخ
دی 23, 1401
درودو سپاس بر استاد بزرگوارم
به امید آن روزی که به این نتیجه برسیم که یک زندگی شرافت مندانه
نیز کم از شهادت نباشد
و نه تنها با کشته شدنم ارزش افرینی نکنیم بلکه با زندگی و اخلاق و رفتار خود هم جان و هم تن را حفظ کنیم
🙏🙏🙏🙏🙏🙏
پاسخ
دی 23, 1401
درود و سپاس و عرض ادب
استاد گرانقدرم
به امید بهترین ها
🌿🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🌿
پاسخ
دی 24, 1401
سلام
حتی طلب شهادت هم فوق وجود ناقص بنده است خداوند به همه روزی فرماید گرچه شهادت را به اولیایش هدیه می دهد
پاسخ
دی 24, 1401
سلام و درود و ارادت و التماس دعا
پاسخ
دی 23, 1401
بسیار ترسم کین غزل بیرون کند ما را ز پاک
وانگاه دور از دوستان پیراهن ما چاک چاک
پاسخ
دی 23, 1401
👏👏👏
پاسخ
دی 23, 1401
حَقّه یا حُقّه؟
مگر “سخنان”، جمع مکسّر است که برایش صفت را بصورت مفرد مؤنث آورده اید(حَقّه)؟!
پارسی را پاس نداریم؟
پاسخ
دی 23, 1401
جناب بصیرالملک در ترجمه قرآن کریم سوره انعام فرمودند
و اگر چنانچه گران و دشوار است بر تو روی گردانیدن ایشان از قبول سخن حق پس اگر میتوانی که بجوئی سوراخی در زمین با نردبانی در آسمان پس میاوری ایشان را معجزه و اگر بخواهد خدا هر آینه جمع کند ایشان را بر هدایت یعنی همه را براه راست در آورد پس نباش تو البته از نادانان (۳۵) اینست و جز این نیست که اجابت میکنند آنهائی که میشنوند سخنان حقه تو را و مردگان را بر می انگیزند ایشان را خدا بعد از آن بسوی او بر گرونده میشوند (۳۶)
پاسخ
دی 23, 1401
البته هر هایی هاء تانیث نیست مثل علامه که برای مبالغه است
پس چه اشکال دارد سخنان حقه را هم به معنای سخنان بسیار حق بگیریم و اگر استعمال نشده است خوب استعمال می کنیم
عربی و فارسی که از ورید به هم نزدیک ترند چه اشکال دارد علاوه بر لغت از زبان بلیغ عربی دستور نیز بگیریم
با این وجود فکر کنم حق با شما باشد سخنان حق
یا سخنان بر حق (بر حق اگر اشکالی دارد بفرمایید)
پاسخ
دی 23, 1401
تحمیل صرف و نحو زبان عربی بر زبان فارسی، ستمی در حق زبان فارسی است بویژه اگر در پایگاه شعر فارسی روی بدهد.
پاسخ
دی 23, 1401
تحمیل نیست تکمیل است
مثلا چه اشکالی دارد اساتید که بسیار مصطلح است را به کار ببریم فارسی جمع مکسر ندارد خوب این ظرفیت را در فارسی ایجاد می کنیم
یا مذکر مونث کم دارد اضافه می کنیم
دستور را نباید دستوری منجمد کرد
پاسخ
دی 23, 1401
شاید بهتر باشد و پارسی تر که بگوییم:
“سخنان راست و درست”
همچنين “سخنان حق” و “سخنان برحق” هم قابل قبول است و البته وقتی می گوییم سخنان حق، شاید بیش تر، سخنان خداوند تداعی شود و سخنان برحق هم که معلوم است: سخنانی که برپایه ی حق باشند.
راست و درست، به نظر، ترجمه ی خوبی برای حق در پارسی باشد.
پاسخ
دی 23, 1401
حقه نشان می دهد مقابلش باطلست و نیز حصر را اشاره می کند
بنابرین سخنان حقه فکر کنم معادل ندارد و حتی به نظر می رسد تفاوت ظریفی با سخنان حق یا برحق داشته باشد ضمن آنکه مشکل سخنان حق را بیان کردید
مطالب حقه بگوییم به اشکالی که فرمودید دچار نمی شویم؟
پاسخ
دی 24, 1401
مطالب(جمع مکسّر) + حقه (مفرد مؤنث) =
عربی سازی فارسی حتی در سطح دستور زبان
پاسخ
دی 23, 1401
آمده است که
کلمه «پارسی» در گذر زمان دچار تلطیف آوایی شده و تبدیل به «فارسی» شده و گذشته از مفاهیم کهن آن، در مفهوم امروزی خود معادل و هممعنای با فارسی نیست. اینکه عدهای فارسی را معرب پارسی میدانند نیز نادرست است. چنانکه نام «گئوسپند» نیز دچار تلطیف آوایی شده و تبدیل به «گوسفند» شده است. چنانچه این تغییرات ناشی از تعریب میبود، میبایست به شکل «جوسفند» در میآمد
پاسخ
دی 24, 1401
شاید هیچ زبانی بدون وامگیری نباشد اما در وامگیری هم اولویت ها و منافع ملی و از اصالت در نیامدن باید لحاظ شود!
وامگیری در سطح دستور زبان معمولا به از بین رفتن اصالت آن زبان می انجامد و تبدیل آن به زبانی ترکیبی و شدیدا متمایل به زبان وام دهنده
پاسخ
دی 24, 1401
به نظر بنده، پارسی هم اصیل تر و هم زیباتر از فارسی است و کاش در این واژه ها که با هویت فرهنگی کشورمان ارتباط. مستقیم دارند، قدری سختگیرتر بودیم و به اصالت ها، پایبندتر
پاسخ
دی 23, 1401
درودها بر شما
♤♤♤♤
باز هم از قلمت لولو تر می ریزد
پاسخ
دی 23, 1401
درود ها و سپاس ها یتان
❤️❤️❤️❤️❤️
پاسخ
دی 23, 1401
سلام و درود و عرض ادب
خدمت شما بزرگواران
زادروز حضرت فاطمه ی زهرا، مادر هستی، بر همه ی فرزندان آسمانی زمین، خجسته باد
بویژه بر بانوان پاک و بویژه بر مادران فرشته خوی
🌿🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌺🌺🌺🌸🌸🌸🌿
پاسخ
دی 23, 1401
درودتان استاد رضا پور ارجمند👏🍂🌾🌱🌹🌹🌹🍃
بسیار زیبا و دلنشین،دستمریزاد،روز مادر مبارک🌹🍃🌱🌾🍂🍂👏
پاسخ
دی 23, 1401
درود و سپاس تان جناب دکتر مدهوش ارجمند،
روز مادر بر شما بزرگوار مبارک
🌿🌿🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌿🌿🌿🙏🌷🌷🌷🌷🌷🌷🙏
پاسخ
دی 23, 1401
درود و احترام استاد گرامی جناب رضاپور عزیز
با تبریک ولادت حضرت فاطمه زهرا س
شعر زیبایی سرودند
بازم بهره مند شدم
زنده باشید🙏👏👏👏👏👏👏🌹❤️🌺
پاسخ
دی 23, 1401
سلام و درود و عرض ادب جناب استاد مهدی پور گرانقدر
عیدتان مبارک
زنده و سرزنده باشید در پناه خدا
🌿🙏🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌹❤️🌹🌿
پاسخ
دی 23, 1401
درود و سپاس بر استاد بزرگوارم
جناب رضا پور
دست مریزاد بزرگوار
زیبا و دوست داشتنی است و برایم فرقی نمی کند سروش باشد یا دوبیتی و یا سگانی و رباعی آنچه مهم است زیبایی بیان و ساختار و در نهایت مضمونی دلچسب و به یاد ماندنی
🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
پاسخ
دی 23, 1401
درود و سپاس تان استاد بزرگوارم، جناب جمعی گرانقدر،
کوچکنوازی فرموده اید.
فراوان سپاس
🌿🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🌿
پاسخ
بستن فرم