🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۸/۰۴/۳۱ |
| تعداد شعر: | 1273 |
| تعداد مطالب: | 234 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۱۳ |
هر ستون از کاخها بر دوش کوخها باقی اند
گفتگوهای شما از هر صداقت خالی اند
در نقاب و چشم بندها عدل و انصاف کشته شد
این تجمل هایتان همچون روالی جاری اند
قامت محروم خُرد است زیر چرخ بردگی
آفرین بر سرعت تغییر در این زندگی
راه خوبان را چه بی پروا عوض کردید زود
ژست خوبان را چه بی معنا به تن کردید زود
از تجمل تا جمال و جمع اموال تاختید
دین و مسلک , آبرو با عشق و دوستی باختید
پیر ما همواره از محروم دلجوئی نمود
در عوض برجهای اشرافی شماها ساختید
ای دو صد لعنت به طماعی ثروت سازها
ثروت اندوزان محرومساز و انبارسازها
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم