🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 کجی

(ثبت: 6383) مرداد 9, 1397 

می گذاردآجری  چون روی هم معمار کج

می رود دیوار او تاآخر بازار کج

چون کجی در بین خلق ا لله موروثی شود

می شود حاجی کج و مولا کج وخردار کج

اسب وقاطر یا الاغ مش حسن کج می رود

چون به دست مش حسن  باشد کمی افسار کج

نه فقط قوری وکتری سینی ودیگ وتغار

کل خانه کج شود وقتی شود دلدار کج

جای جو یا لوبیا حتما نخود غارت شود

چون شود چشمان موش گوشه ی انبار کج

می شود اسباب تنبک کاخ جور دیگری

تا شود بنا کج وکولی کج وسمسار کج

گفت خیاطی یقینا اشتباه دگمه است

چون شود پیراهن وآهار  با شلوار کج

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):