🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 کوره محنت

(ثبت: 227521) خرداد 16, 1399 
کوره محنت

 

زخم خجالت می‌کشد از خط خطی‌های تنم
از کس و ناکس ؛ جراحت خورده بد ، آری منم

یک درخت هستم ولی پژمرده و بی‌برگ و بار
ممکن است با ضربهٔ باد ملایم بشکنم

روزگار و عمر بیهوده چو گورستان تنگ
مردهٔ بی ارزشم ، گور خودم را می‌کَنَم..

صحبت طول و درازی با خدا دارم ، ولی :
تلفنش را بر نمی‌دارد ، چرا زنگ میزنم ؟

کورهٔ آهنگریست گیتی و من آلات خام :
در اجاق رنج ؛ پخته میله گرد و آهنم

آه من برخیز و آتش زن به دامان کسی :
بی مدلّل ، پشت سر آتش کشیده دامنم

گاه تنهایی ؛ جناب خوب من سر میزند ..
گه گداری می‌شود خود بر خودم سر میزنم

کوره‌ محنت
یزدان_ماماهانی
سرایش۱۴_۳_۱۳۹۹
ــــــــ🍃🦋گیـــتار بی تــــار🦋🍃____

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (2):

نظرها
  1. حسن مصطفایی دهنوی

    خرداد 19, 1399

    درود ها
    بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
    سربلند و پاینده باشید
    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    • یزدان ماماهانی

      خرداد 20, 1399

      درود و عرض ادب خدمت
      آقای دهنوی ادیب گرانمهر
      و عالی فرجام 💐🌹🌷🌺🌸

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا