🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دگر چه با سازمت وطن بخورده زخم استخوان خویش
به قلب آرش زدند چو تیر گرفتند از او کمان خویش
دگر چه با سازمت وطن فروخته شد خاک نازمان
بیا و بنگر به سفرهها شدیم چو محتاج نان خویش
چه داده شد جای شور و شوق به چشم ما ارمغان اشک
خفه شدیم و چو کور و غرق به سوز و آه و فغان خویش
کجا برفت آن همه جلال حرام و باطل بشد حلال
نوازش تاج سلطنت گرفته حق خزان خویش
چو زاهدان آمدند بکار غم و مصیبت ستون گرفت
نه تازی خرقه پوش ما ندارد هیچ رحم به جان خویش
کجایی سیمین قلم بگیر بدست خود اینچنین سُرای
بگو که میسازمت عرب به رغم خون روان خویش
وطن چه فوّاره میزند سرشک خونبارم از نگاه
شدی فدای مخاصمان بدست اهریمنان خویش
اهریمن
یزدان_ماماهانی
نگارش۱۳۹۷/۸/۳۰
ــــــــ🍃🦋گیـــتار بی تــــار🦋🍃____
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
تیر 22, 1399
خیلی راحت میشد امروزترش کرد .شاعرزمان خودمون باشیم .دغدغه تون عالیه وانسانی وملی وبجا وفریادتون قابل ستایش درود
پاسخ
تیر 23, 1399
درود و عرض ادب خدمت
هم میهن ارجمند و گرانمهر
سپاس بابت حسن توجهتون
💐💐💐💐💐💐💐
پاسخ
تیر 23, 1399
سلام و درود،
خدا قوت فرهیخته ی گرانقدر!
لطفا در تازه ترین کارگاه شعر پاک، ما را از همراهی تان بی بهره نگذارید. در خدمت تان هستیم در👇👇👇
http://sherepaak.com/229259/–
پاسخ
تیر 23, 1399
سپاس ارجمند 🍃🌺
پاسخ
تیر 23, 1399
سلام دوست گرامی
یک سوال داشتم
آیا در شروع دو بیت اول اشتباه تایپی رخ داده است و منظور شاعر این است که:«دگر با چه سازمت وطن …»
پاسخ
تیر 24, 1399
درود و عرض ادب خدمت
شما گرانمهر ارجمند ،، بله دقیقا صحیح فرمودید ، شاعر خواسته فرم آهنگ بهم نخوره چه رو با عوض کرده
پاسخ
بستن فرم