🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 کوی خیال

(ثبت: 220518) دی 14, 1398 

 

به هر کوی خیال من از پی دلدار می گشتم
به روز و شب میان کوچه و بازار می گشتم

هوای دیدن یار و ربودن بوسه ای شیرین
نه قیسم از پی لیلی چو مجنون وارمی گشتم

نی از خار مغیلان واهمه داشتم نه از طوفان
به دشت و کوه و صحراها من تبدار می گشتم

دلم دیوانه ی زلفش گرفتار آمد آن ابرو
نگشته نا امید هرگز که امیدوار می گشتم

سراسر شور و شیدایی در این بازار آشفته
پیِ حلاج بی ایمان به دور دار می گشتم

در این گرداب غم اندود و حایل موج سرگردان
نهاده پای و با صد شور عشق یار می گشتم

چنان محو تماشایم که دیگر تار هر نوری
به قلبم میل میخانه به استغفار می گشتم

بسی جَستم بسی جُستم بسی در باغ و باغستان
تسلسل وار در هستی چنان پرگار می گشتم

شنیدم هاتفی غیبی که گفتا یار گر خواهی
به معراج دلت برگرد ولی من خوار می گشتم

من عاشق مزینانی بر این احوال می خندم
که یار در خانه اما از پی دلدار می گشتم

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    دی 14, 1398

    سلام و درود

    خوبست

    در پناه خدا 🌿🙏🌿

  2. با سلام و درود خدمت آريالای مزینانی همشهر عزیز و گرامی
    خیلی وقت بود از شما خبری نبود
    امیدوارم هرجا هستید موفق و سلامت باشید
    🌹🌹🌹🌹

  3. بسیار لذت بردم از این سروده بینهایت زیبای تان
    سپاس از آفرینش این اثر زیبا

  4. جواد مهدی پور

    دی 15, 1398

    درود بر شما جناب عسکری عزیز

    زنده باشید

    بهره مند شدم
    💐💐💐

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا