🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
روزی آید که گلهای پرپر جان بگیرد
از رویش علف ها دیگر پایان بگیرد
زنده شود دوباره از دشت های پرگل
باران ببارد اینجا، رنگ بهاران بگیرد
رخسار باغبان هم در آسمان نمایان
با زنده بودن او، جشن یاران بگیرد
ابرهای تیره رفته که هیچگاه نیایند
جای سیاهی ابر ، آبی آسمان بگیرد
گردد چو هدیه ای از آزادی و شهامت
تا چهره های مردم شکل خندان بگیرد
انبوهی از ستاره حلقه زدند در شب
تا جشن های مرگ فصل زمستان بگیرد
گرچه شبیه رویا، آینده میدهد رخ
گر دستها بخواهند دور ایران بگیرد
سروده ای از : ادریس علی زاده
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
اردیبهشت 25, 1402
به امید آن روز بزرگ و باشکوه…🙏
درودتان ای بزرگمرد شعر و شعور🌷
پاسخ
اردیبهشت 26, 1402
درود بیکران مرا پذیرا باش که به وسعت مهر شما ، عشق می ورزم به درک تان
پاسخ
بستن فرم