![مینا یارعلی زاده](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2022/12/InShot_۲۰۲۲۱۲۰۳_۲۲۱۸۱۳۷۷۰-e1671441401637.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
“یادم تو را…”
محکمتر از همیشه
در آغوشم بگیر
سالهاست
جناغ نفسهایم
شکسته
یادم کن
بگذار
باور کنم
در انبوه این همه
فاصله
هرگز
فراموش نبوده ام
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
مهر 8, 1398
زیبا و ستودنیست احساس نابتان🌺🌺
پاسخ
مهر 8, 1398
درود همشهری گرامی ام
سپاسگزارم از مهرتان شاعر خوب🌷🌷🌷
پاسخ
مهر 8, 1398
درود
احسنت
👏👏👏👏در پناه خدا
پاسخ
مهر 8, 1398
درود و سپاس از شما شاعر گرامی
🍃🌺🌺🌺
پاسخ
مهر 8, 1398
… درود بانو
این اثر را انگار قبلا هم از شما دیده ام؟
پاسخ
مهر 8, 1398
درود جناب ترکمان
استاد ارجمندم
خیر، شاید این به خاطر تکرار “جناغ نفس” باشد
که در دو شعر اخیر از این حقیر خواندید اتفاقا آن یکی را با ویرایش خوب شما ثبت کردم
به هر روی
بازهم ممنون میشوم اگر نکته ای لازم دانستید امر بفرمایید
بیکران سپاس از محضرتان گرانقدر
🙏🙏🙏
پاسخ
مهر 8, 1398
بله درست است من به خاطر تشابه جمله، توجه نکردم
می بخشید… درضمن در فراگیری تلاش تان ستودنی است…
در آخر راستش من اگر دلم را خالی نکنم، می شکند و وبال گردنم می شود؛ درد دلم را
… و پروایی هم ندارم که به سمت حاشیه سوق دهند و نسبتش را به سمت افراد خاص! با یکی باری دلتنگی را باید در میان گذاشت وگرنه به بغض تبدیل می شود و سد راه نفس…
بالاخص قصدم این است که بگویم:
گوسفند را نیز حتی به حال خود رها نمی کنند، چه رسد به حرف دل که هر کدام خود آیه ای است از آسمان ریخته و از جگر بر کشیده… که متاسفانه دوستان شاعر آنها را – برخی – به حال خود رها می کنند و یا به امان خدا…
حرفم کلی است و به همه عزیزان… بیایید یعنی دست به دست هم دهیم و با تبادل نظر و سرکشی به مطالب همدیگر و مطلب خود(که گاه مشاهده می شود شاعری حتی به مطلب خود نیز سر نزده) بله بیایید یعنی دست به دست هم دهیم و با تبادل نظر و سرکشی ها سایت پاک خود را کنیم آباد… برای دید و بازدید این در حالی است که دوستان تعدادی در مکانی دیگر سر از پای نمی شناسند! به خدا صدای دهل از دور خوش است!
تا وقت هست، تو که نه دل
به راه میدهی نه گل به آب!
بگو لابد به باد بیا… موهایم
گرسنه خاکسترند چشم هایم
خمار خواب !!!
* * * *
– پژواره –
پاسخ
مهر 8, 1398
سلامی مجدد و سپاس از سخنِ دل که حرف منِ کمترین هم همینست و تا آنجا که از دستم برامده مشارکت کرده ام و خواهم کرد و اگر این روزهای بیماری ام تمام شود بلکه بیشتر هم تا جایی که دست و سرم همیاری کنند، بیشترِ تلاشم درحال حاضر اینست که هیچ عزیزی در صفحه ی من بیجواب نباشد که بی ادبیست و باورکنید با سردردی بد و انگشتانی نمیگویم بی حس که کم جان، از قضا دست چپم که قلم با آن انس دارد به طرز ناگواری دردناک ست ولی با این حال تلاش خویش نموده ام
شما سرورانم درس میدهید و من به جان آمده ام که بهره ور شوم از درخت پربارتان و امید که تا بدینجا از بنده ی حقیر خشنود بوده باشید و دلخور نه که برایم عزیزید و سخنانتان را به دل پذیرا
مانا باشید و برقرار تا همیشه
استاد راست پیشه و اخلاق مدارم
درودتان باد
🙏🙏🙏
پاسخ
بستن فرم