یا قاضی الحاجات

سلام

قدر به اندازه میگن : انا کل شی خلقناه بقدر

از طرفی قدر از تقدیر می آید و می شود به بخت و اقبال مربوطش کرد . قدر به قدرت هم مربوط است و با انرژی و توان فیزیکی و متافیزیکی مرتبط است .
بنابراین شب قدر ؛ شبی ست که می توان تقدیری نو نوشت . و انرژی و توان نو دریافت کرد . و اندازه بودن آن را می توان به برابری شب و روز یا برابری معنا و ماده یا برابری آسمان و خاک و…. ربط داد. قدر به مقام و منزلت هم گفته می شود . اینکه می گویند قدر مرا ندانستی .

اما شب قدر در قرآن : سوره ی مربوط به آن همان سوره ی قدر است که چنین می فرماید :

1 -انا انزلناه فی لیله القدر
ما در شب قدر فرو فرستادیم . و در اینجا نگفته که چه چیزی نازل شده ؟؟ ( و باور عمومی بر اینست که قرآن به صورت آنی نازل شده ) و از طرفی شب قدر را یک شب دانسته نه چند شب !

2 -و ما ادراک ما لیله القدر : یعنی تو چیزی از آن نمی دانی .
اگر خطاب این سوره به پیامبر بوده پس خود پیامبر نیز دستکم تا قبل ازین الهامات چیزی ازین شب نمی دانست .

3 _ لیله القدر خیر من الف شهر : عدد هزار معمولا به یک برش خاص از زمان اشاره دارد که شاید به ۱۰۰۰ واقعی مرتبط نباشد . طول حکومت ضحاک هزارسال بود . و چنین روایت است که طول ایام خدا هرکدام هزار روز است . شب قدر از هزارماه بهتر است . چون عزیزترین زمان هاست .
.
4 -تنزل الملائکه و روح فیها بأذن ربهم من کل امر

یعنی به اراده ی خدا فرشته ها برای تمام امور تشریف می آورند . ( تقدیر یکسال آتی بسته می شود ) از طرفی ” به امر ” نگفته که معنای دستور بدهد . بلکه ” از امر ” گفته !! امر جهانی مافوق جهان خلق است . در قرآن بامرنا داریم . من امرنا هم داریم . اولی یعنی ” به امر ما ” و دومی یعنی ” از امر ما ” و این دو با هم برابر نیستند . امر در معنای دوم معنای بسیار وسیعی دارد . مولوی معتقد بود طاق و طرم ( اظهار فضل و بزرگی ) در جهان خلق یک نوع قرض کردن از جهان امر است و آنجاست که طاق و طرم مجاز است :

خلق را طاق و طرم ماهیت است
امر را طاق و طرم عاریت است

پس در واقع فرشتگان از جهان امر تشریف آورده
و نازل می شوند . نزول هم از بالا به پایین انجام می گیرد . پس تنزل یافتن ملائک نشان از برتری و بالادست بودن جهان امر دارد .

5 -سلام هی حتا مطلع فجر :

باز هم بحث سلام است و سلامتی و شادابی . خوانش من از کلمه ی اسلام بیشتر از آنکه جنبه ی تسلیم داشته باشد جنبه سلامتی و نشاط را دارد .
آنچه برایم عجیب ست اینکه چطور پیامبر و اطرافیان او یا ائمه ی تشیع ؛ این راز را نگشوده اند؟؟ و بر سر تقویم دقیق شب قدر هنوز اختلاف است ؟؟ و چه بسا همین سه شب هم که حدس می زنند اشتباه باشد . هرچند آیه ی ” شهر الرمضان الذی انزل فیه القرآن را گواه می گیرند .
مورد دوم که حیرت و تاسف را همزمان به همراه دارد ؛ توسل به تقویم مسخره و کج و کوله ی قمری است . تقویمی که هیچ چیزش سر جای خود نیست . و نمی دانم با چه رویی مثلا به یکی از ماههای خود “ربیع الاول” می گویند ؟؟ ربیع اگر بهار است چرا یک بار در چله ی زمستان می آید و یکبار وسط خرماپزان ؟ شاید این تقویم باری به هر جهت برای آن سرزمین مناسب باشد . در عجبم چرا متولیان مذهبی فکری به حال تثبیت مناسبتهای دینی و تطبیق آن با روزشمار خورشیدی نمی افتند که حداقل من عوام بفهمم بالاخره سپاه امام حسین تشنگی اذیتشان کرده یا سوز سرما ؟ یادم است یکبار یقه ی یکی از همین دین زده ها را گرفته‌ بودم ( دین زدگی با دینداری فرق دارد ) و می گفتم باید‌ به من بگویی در ماه شوال چه میوه ای به بازار می آید . و کلا هوای این ماه معمولا چطور است ؟ می شد یک بار برای همیشه تمام این مناسبتها را به صورت تقویم خورشیدی درآورد و مشخص کرد که ایام سوگواری حسین وعید غدیر و موسم روزه و شب قدر و… بالاخره چه تاریخی دارند ؟؟ و این استرس را از بین برد که خدایا اگر سیزده بدر شد شب قدر چه گلی به سرم بگیرم ؟؟

اما شب قدر هرجا و هر تاریخی که هست ، بالاخره میلیونها دست دعا به آسمان بلند می شود . می روی و از گناهانی که کرده ای / از دروغهایی که گفتی / از خیانتها و عهدشکنیها و ناشکریها و عصیان و غرور و غیبت و فحشا و فحش و بهتان و حسادتهایت ، پوزش می طلبی و به حسابت می رسی و آگاه می شوی ولو برای اندک زمانی . مهم نیست که بخشوده می شوی یا خیر ؟؟ همین که سبکبال شدی یک دنیا می ارزد . که دیگر رسیدن دستکم درین زمانه مهم نیست . خود رفتن و باز نماندن است که از تو انسانی می سازد .انسانی که بجای فلسفیدن در افکار مالیخولیایی شریعت شیخ و منطق حکیم ؛ به راه عشق می رود ..

سلام و درود

ایام سوگواری را تسلیت عرض می کنم

التماس دعا

🌱🖤👌👌👌👌👌👌🖤🌱