🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 یک سرزمین، یک مردم

(ثبت: 260461) خرداد 11, 1402 

 

یک مادری که غمخوار، تنها و دل شکسته
از عادتی قدیمی ، بر جان ما نشسته

نفرین برگ تاریخ ، بر ما به روسیاهی
این خاک پاک اینک ، افتاده بر تباهی

یک سرزمین و مردم ، هر یک جدایی راه
باید بجای دوری، هر دو فدا و همراه

آهسته گام مردم ، در دخمه های ظلمت
با سر سپرده گی ها، سوزانده اند فرصت

ما پیشگام شرمی م، افسوس بی سرانجام
بی قید و بند این خاک، ویرانی است فرجام

سازش دگر اصول و رسم و طبیعت ماست
ما از تبار کوروش ، غیرت غنیمت ماست

ما در قبال میهن ، چون مادری ترحم
ما در مقابل خصم، بی رحم و پر تلاطم

بیگانه ای که طرحش، شد وحشت آفرینی
بر کنده اصل و بنیان، در وقت همنشینی

تابوت بهر دشمن ، موطن همیشه زنده است
محتاج مهر اوییم ، او زندگی دهنده است

این راه رفته اما ، بی راهه شد برادر
گر هم ادامه دار است ، نابود گام آخر

 

سروده : ادریس علیزاده
خرداد

 

 

۱۴۰۲

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    خرداد 11, 1402

    سلام و درود

    🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    در پناه خدا 🌱🌹🌹🌹🌹🌹🌱

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا