🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 • بدون بخش، بخش می شویم

(ثبت: 253779) آذر 16, 1401 

 

تنها با تنهای خودش نشسته بود
و فقط با دو چشم گفتگو می کرد
و با دو دست
دست هایی را می نوشت
دست هایی که در جهانِ جنگ
جهانی را جنگیدند
از تن تا آتن
از حرکت ایده آلیسم
تا گفتمان اگزیستانس
تا چند حرفِ اضافه از مکتب ویلیام جمیز
همه از زبانِ زمان می گفتند
از آنتولوژی مکان
و هنوز
از جنگِ نقطه ها به جهانِ نیست
انگار که برنگشته اند
دیروز ما شباهتی را با بدعت امروز ندارد
با همین شنبه که نامِ خانوادگی اش
چهار روز جلوتر از جمعه متولد شده است
نامِ اصلی اش چهار شنبه بود که چهار بار
خودش را
از ارتفاعِ گرسنگی به پایین پرتاب کرد
هر جا که نشسته باشد
جایی نیست که نشسته باشیم!
و دُرست در خیابانِ شهر
کرونا
یک قدم ما را به خود نزدیک تر می کند
نام اش مرگ است
اما نامِ خانوادگی اش شباهتی
با زبانِ آرکائیک دارد
و من
همین جا ایستاده ام
و تو همانجا
نیویورک را
در خانه با چشمانی اشک آلود
نظاره می کنی
می خواهم
نیمی از نیمه ی دومِ چشم هایت را بنویسم
چون حکایت دارند که نیمه ی اول خود را
در خیابان های لندن نگریسته اند
گریستن
نامِ کوچه است در میدان چشم
و وقتی گریه می کند
چشمان اش را به مانند دنیایی می بندد
که
نیمی از روسری اش فمینیسم نیست
او
به سان زنی می ماند
که
به خاطرِ موهای کوتاهش
رمان اش را قیچی کردند
تنها با تنهای خودش برخاسته بود
و همیشه
هزارگام عقب تر را از خود می نوشت
او داستانِ خودش را
به سبکِ جادویی می نوشت
ولی نه رآلیسم بود و نه جادو
تنها
صد سال از تن هایی بود که تنها شده بودند!

 

شعر از: عابدین پاپی(آرام)

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. جواد مهدی پور

    آذر 16, 1401

    💐🌿🙏 درود بر شما

  2. چی‌ماه بخشنده

    آذر 16, 1401

    🌸🌸🌸👏👏

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا