🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
یکی میرود کلمه بیاورد
کسی که جمله ها را خوب تلفظ نمی کند
کسی شبیه لبخندِ معاصر که
در میدان عصر ولی خودش را گُم کرده است
شاید کسی مانند اشک های باران که بلد نیست
قطره های خودش را بنوازد
یکی مثل همین سپیدار که سخن اش را به دار زدند!
شبیه دیوانگی همین ویرانگی رنج می کشیم
می کشیم
خیلی از نقطه ها را بی نقطه می کشیم
یکی می رود تا سَروادِ سیگار را سُرود کند
می رود تا که دود بیاورد
اما موسیقی نخ ها را بلد نیست بخواند!
نواختنِ کمانچه چه دلنواز چه ها را
با نُتِ چگونه گُفتن می نوازد
بگو ببینم
بر شانه ی کدام ارتفاع به سوی حماسه ها پرواز می کنیم
به سوی شاهی که نامه اش را
در هوای کلمات منتشر می کند!؟
اِلِمان ها ملالی از دردناکی غزل را نمی فهمند
و حجم در مبانی تئوریکِ خود
گویی اسبابِ بیان اش را از یاد بُرده است
و شرحِ این موج هیچ مانیفستی از
نابِ خیابان را تفسیر نمی کند
کسی که می رود تا پائیز بیاورد
همان کسی است که موسیقی آذر را بلد نیست بنوازد
کسی که می رود بهمن بیاورد
همان کسی است که بلد نیست
هم دی و هم دی روزِ خودش را رقص بزند
کسی می رود
تا دیالکتیک منِ فردی شهر را بفهمد
اما منِ اجتماعی زبانِ کوچه را بلد نیست درک کند!
تنها متنی را به یاد بیاور که
شبیه خودش فرامتن می شود
فرامتن برداشتِ خیابان را از بیابان دارد!
و این روایت
هیچ ریکوری را بر پلِ دانش هرمنوتیک نمی کند!
من کودکی برف را به یاد می آورم
جوانی باران را
که بر خالِ هیچ خیالی ننشست
و تو این قدر مُردی که زندگی آرکائیک شد
در مضمونِ تراژیک وار سخن به ایماژیست فعل ها بیندیش
به تصویری از یک معطوف
که به عاطفه ی خانه عطف نمی کند!
یک گام جلوتر از خودم خودت پیر می شویم
و فردا روز انقلاب شبی است که تاریکی را جشن می گیرد
روزِ بزرگداشت مرگ است
که
سرفه هایش در گلوی خاک زندگی می کنند!
عابدین پاپی(آرام)
20/12/1402
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
فروردین 1, 1403
درود بر شما
سال نو مبارک
شاد و سلامت باشید
پاسخ
فروردین 11, 1403
درود سال نو مبارک 🌹🌹
پاسخ
فروردین 16, 1403
سال نو شما هم مبارک
پاسخ
بستن فرم