🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
1- شعر:
من آن لِنجِ بیلنگرم در خلیج
كه در حسرت ساحلى سوخته
غریبانه بر موجهای زمان
به تنهاييِ منزلى سوخته
کتابی که یک عمر در سینهاش
رزِ سرخ خشکیدهای میتپید
ولی برگهای حیاتش شبی
به كبريت ناغافلی سوخته
اگر خانهام کورهی زندگیست
دلم خاستگاه درخشندگیست
گمانم کسی لحظهی خلق من
دميد آه را در گلى سوخته
پرم از مناجات رقصان شمع
شکوهی سرازیر در کام شب
چو آوازهای در سكوت مذاب
که تا صبح در محفلى سوخته
خود خالصم را پرستش خوش است
بدیهیست تفتیش این اعتقاد
همان كافرم بر فراز جنون
كه در هيمهى عاقلى سوخته
دو دستم پر از بذر احساس بود
نگاهم کران تا کران، ديمكاشت
اگرچه به من خرمن سرنوشت
نبخشید جز حاصلى سوخته
دلم گنجی از موهبتهای شعر
جنون، عشق، اندوه، شوريدگى
نفیس است دارایی شاعران:
تنى زخم خورده؛ دلى سوخته…
شاعر: غزل آرامش
2- نگاه و تحلیل از منظر شناختی:
از عنوان شعر شروع میکنیم: «خاستگاه درخشندگی». واژۀ خاستگاه، اشاره به مبدأ دارد. مبدأ نشانۀ وجود حرکت، راه و مقصد هم هست. راه معمولا دارای مانع است. در زمانی که حرکت هدف باشد؛ مانع میتواند باعث توقف شود. در زمانی که مقصد هدف باشد، حرکت مانع توقف و رسیدن به مقصد است.
حال در نظام معناشناختی شعر حاضر، این عناصر را بررسی میکنیم:
الف) راه …………… لنج بیلنگر: من ………………….. حرکت (منفی)
ب) راه ……………. حسرت ساحل …………………… حسرت توقف (توقف: مثبت)/ حرکت (منفی)
ج) راه …………………. موجهای زمان ………………….. حرکت (منفی)
د) راه ……………… تپش گل سرخ در کتاب …………. حرکت (مثبت)
ه) مانع ……………… کبریت …………………………….. سوختن برگهای حیات کتاب ( توقف: منفی)
و) مانع ………………… خانه : کورۀ زندگی ………….. حرکت (منفی)
ز) راه …………………….. دلم …………………………….. خاستگاه درخشندگی ( مبدأ حرکت مثبت)
ح) راه …………………… دمیدن آه در گل سوخته ……………… حرکت (مثبت)
ط) راه …………………. مناجات رقصان …………………………. حرکت (مثبت)
ی) مانع ………………….. شب/ محفلی سوخته ………………………………………. توقف (منفی)
ک) راه ………………… پرستش خود خالص ………………………… حرکت (مثبت)
ل) مانع ………………….. هیمۀ عاقلی ………………………. سوختن من کافر بر فراز جنون (توقف: منفی)
م) راه …………………….. بذر احساس ……………………. حرکت (مثبت)
ن) مانع ………………… خرمن سرنوشت ………………… حاصل سوخته (مقصد / توقف: منفی)
چنانچه مشاهده میشود اگرچه شاعر در بند نخست طالب توقف در ساحل آرامش است و حرکتهایی که از خودش ساتع میشود مانند مناجات رقصان، پرستش خود خالص و پاشیدن بذر احساس مثبت است اما حرکتهای خارج از خودش مانند موجهای زمان، کورۀ زندگی و خرمن سرنوشت سر انجام او را در حاصلی سوخته متوقف میکند.
با اینحال این شعر یأس و نا امیدی را به خوانندهاش القا نمیکند و سوال مهم این است که چرا و چگونه؟
پاسخ در عنوان و در بند آخر است.
در مورد اینکه چرا خواننده با خواندن این شعر احساس آرامش میکند و نه یأس و نا امیدی میتوان (از منظر نگارنده) چنین استدلال کرد که جهانبینی شاعر، خاستگاه درخشندگی شاعران را در همین دارایی نفیسشان که تنی زخم خورده و دلی سوخته و نرسیدن به ساحل آرامش و رنج کشیدن در تلاطم روزگار است؛ میداند و آنچه به خواننده القا میشود؛ جهانبینی شاعر است.
اما در مورد چگونگی اش، میتوان چنین استدلال کرد که دو نوع گفتمان در این شعر جاری است: گفتمان اول گفتمان توصیفی است که از بند اول شروع میشود و تا پایان بند ماقبل آخر ادامه دارد و شاعر در آن مجموعهای از ویژگیها و اتفاقات را بدون توالی زمانی در مورد خود توصیف میکند که نحوۀ این توصیف پیشتر شرح داده شد. گفتمان دوم گفتمان اقناعی است که با آوردن عنوان و بند آخر در طول کل شعر شکل گرفته است و شاعر در آن از گفتمان توصیفی ارائه شده به عنوان دلایل یا شواهدی برای بیان عقیدهاش استفاده میکند. از آنجا که خواننده شعر را با گفتمان اقناعی شاعر شروع میکند و با گفتمان اقناعی او نیز خاتمه میدهد؛ شعر علیرغم همۀ حرکات و توقفها و حاصل منفی توصیف شده، اثر اقناعی و آرامشبخش دارد.
نگارنده: فریبا نوری
10 فروردین 1401
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (9):
فروردین 12, 1401
سلام و درود بر شما مهربانوی فرهیخته و گرامی
سپاسگزارم از نگاه زیبا و واکاوی پرمهر شما بر شعرم که جای بسی افتخار است
قلمتان هماره نویسا و ایامتان همیشه بهاری گلبانوی عزیزم🌹🌹🌹🌹🌹
در پناه خدا
شادکام باشید🙏💐
پاسخ
فروردین 12, 1401
درودها غزل آرامش عزیز
خیلی وقتها پای شعر شما میدیدم که دوستان سوال میکنند که چگونه ابیات شعر شما علیرغم اینکه به مشکلات و ناهنجاری ها میپردازند اینقدر آرامش بخشند
وقتی که پریروز شعر شما را در این سایت دیدم ناگهان و در لحظه این تحلیل در ذهنم شکل گرفت گویی که این سوال کاربران در گوشه ای از ذهنم ذخیره شده بود و به ناگاه با دیدن این شعر شما به جواب رسیده باشم. همانجا شروع به نوشتن کردم و بعد دیدم که از چارچوب زبان شناسی شناختی به اشعار شما نگاه کردن و نوشتن می تواند نگاهی نو به شعر شما باشد چون شاید به دلیل آن که همواره آثار شما از نظر صنایع و فنون ادبی بسیار شاخص و چشمگیرند؛ عمدتا ناقدان و تحلیلگران حوزۀ ادبیات وارد بررسی و تحلیلش میشوند؛ لذا آن را در بخش چرخان سایت نیز منتشر کردم.
با درود و سپاس بیکران
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
پاسخ
بستن فرم