🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 فیلم سینمایی قهرمان: «قهرمانی بر گونه ی شکست ها.» به قلم : عابدین پاپی(آرام)

(ثبت: 251644) مهر 9, 1401 
فیلم سینمایی قهرمان: «قهرمانی بر گونه ی شکست ها.» به قلم : عابدین پاپی(آرام)

یک بار شکست
برابر
با صد بار پیروزی است!
پیروزی چه زیباست
آنگاه که دو کلمه هر دو
در مبارزه ی با هم پیروز می شوند!

«پاپی»

می توان گفت برای اولین بار واژه ی قهرمان در میادین جنگ و در ازمنه های دور تاریخ متداول شد به طوری که در میدان جنگ چه به صورت گروهی و چه تن به تن جنگجویانی با هم به هماورد می پرداختند و در این وسط یکی پیروز می شد و دیگری شکست می خورد.

این روند ادامه پیدا کرد تا که به مرور زمان همین واژه جا پای خود را در سایر رشته ها و مناسبات اجتماعی و فرهنگی و حتا هنری نیز بازکرد به گونه ای که در ورزش های باستانی _ پهلوانی و من بعد درسایر رشته های ورزشی به مانند کُشتی ، فوتبال، دو میدانی، کاراته و سایر رشته ها به جایگاهِ اجتماعی قابلِ تأملی دست یافت.

به دیگر بیان، باید ابراز داشت که واژه ی قهرمان یک واژه ی اجتماعی است که ریشه درعلم و حرفه ای به نام جنگ دارد و من بعد در سایر رشته ها و به ویژه در بطنِ مسائلِ فرهنگی و اجتماعی و هنری نیز متداول و رایج شده است.

با این تفاسیر می توان پرسشی این چنینی را مطرح نمود که قهرمان کیست؟ و قهرمانی چیست؟ قهرمان کسی است که درمیدانِ مبارزه پیروز می شود و این مبارزه می¬تواند مبارزه ی اجتماعی یا فکر¬ی باشد و یا هنری و فرهنگی و یا می¬تواند مبارزه ای درحوزه ی ورزش باشد و مثلن: وقتی یک کُشتی گیر درمیدانِ کُشتی به پیروزی می رسد. درواقع آن ُشتی گیر به مقامِ قهرمانی رسیده است . از جانبی دیگر قهرمانی یک چیستی یا هویت درونی دارد.

قهرمان کسی است که برای قهرمانی می¬چنگد و به دنبالِ چیستی قهرمانی است نه کیستی آن . چیستی قهرمانی نوعی خدمت انسانی- اجتماعی است که قهرمان به دنبالِ کسبِ این نوع قهرمانی است و کیستی قهرمانی نوعی منیّت و ویژگی و منِ فردی است . درکیستی قهرمانی ، قهرمان به دنبالِ منِ فردی- شخصی و مؤلفه ها و منافع تقریبن شخصی است اما درچیستی قهرمانی، قهرمان درپی منِ اجتماعی و منافع اجتماعی است. او قهرمانی را برای خود نمی-خواهد بلکه این قهرمانی را متعلق ِبه جامعه می¬داند و برای جامعه قهرمان می¬شود . بنابراین زندگی مبارزه درمیادین مختلف است که شکل و شمایل زندگی هر کسی با دیگری می¬تواند متفاوت باشد. انسان ها وقتی در معرضِ اتفاق قرار می گیرند در واقع درآنجاست که باید حسِ مبارزه را درخود تقویت کنند. درمسیر زندگی اغلبِ انسان ها به دنبالِ پیروزی اند و از شکست بیزارند ولی شکست درزندگی خود می¬تواند پیروزی های متعددی را خلق کند. شکست خوردنِ درزندگی خود عاملی ست که انسان به توفیق دست یابد و شاید پی¬آمد ِهر شکستی موفقیّت باشد.ل ذا قهرمان تنها به کسی گفته نمی¬شود که د زندگی به توفیقاتی دست می¬یابد بلکه خیلی از شکست ها درزندگی آکنده از توفیق اند.

بنابراین قهرمان فیلمی ایرانی به نویسندگی و کارگردانی اصغر فرهادی می¬باشد که درسالِ 1400 منتشر شد و درتهیه کنندگی این فیلم گویا الکساندر ماله- گی با فرهادی همکاری و همراهی داشته است . این فیلم درشهر شیراز فیلم برداری شده و موضوعیّتی اجتماعی را روایت می¬کند. قهرمان فیلمی است که در 29 مهرماه 1400 به عنوانِ نماینده ی سینمای ایران برای رقابت درنود و چهارمین دوره ی جوایز اسکار معرفی گردید . در ا3 ژوئیه 2021 این فیلم برای اولین بار جشنواره ی فیلم کن 2021به نمایش درآمد و درآنجا مشترکا” با کوبه شماره 6 ساخته ی بوهو کاسمانن موفق به کسب و دریافت جایزه ی بزرگ هیئت داوران ازجشنواره کن شد. با تلخیص این داستان به این نتیجه می¬توان رسید که رحیم ( امیر جدیدی) خطاط و نقاشی مطلّقه است که به علت عدم پرداخت بدهی اش به بهرام( محسن تنابنده) به زندان می افتد. داستان چنین آغاز می¬شود که رحیم به مرخصی چند روزه ای می آید و داستان از همین جا ادامه پیدا می¬کند . او پسری دارد که لُکنت زبان دارد و با منشی کلینیک گفتاردرمانی او فرخنده ( سحر گلدوست) درارتباط است . داستان چنین ادامه می¬یابد که فرخنده به رحیم می¬گوید که کیفی حاوی سکه طلا پیدا کرده است و با فروش آن ها می¬تواند بدهی خود را به بهرام پس دهد اما رحیم می فهمد که پول ِسکه ها کافی نیست و بهرام تمام طلبش را می خواهد زیرا آن پول برای جهیزیه ی دخترش بوده است و ظاهرن رحیم می-خواهد که با فرخنده به عنوانِ شوهردوم عروسی¬کند و فرخنده علاقه ی قلبی بسیاری به رحیم دارد و درمسیر فیلم تلاش فراوانی برای آزادی رحیم از زندان و رفع مشکلاتش می¬کند. رحیم با این که مردد می¬شود که پول را خرجِ بدهکاری خود کند به این فکر می¬افتد که درسطح شهر اعلامیه پخش نماید تا صاحبِ کیف را از این طریق پیدا کند و همین کار رحیم منجرِ به این می¬شود تا که توجه تلویزیون و رسانه های مجازی و حقیقی را به خود جلب کند و رحیم با رسانه ی تصویری ( تلویزیون) مصاحبه می¬کندو مردم بابتِ این حرکت خیر خواهانه و رفتار انسان دوستانه به رحیم لقب قهرمان می¬دهند. قهرمان درواقع یک موضوع اجتماعی را درجامعه روایت می¬کند. اگر چه چنین موضوعاتی( اجتماعی) درجامعه مشهود است اما پردازش و تودرتو بودنِ فیلم که از یک موضوع مشخص مخاطب و بیننده را به موضوعاتی دیگر سوق می-دهد قابلِ توجه و تأمل است . تِم یا درون مایه ی فیلم اعتراضی- انتقادی است . اعتراضی بدین معنا که اغلبِ دیالوگ های فیلم بازگوکننده ی مسائلی است که درجامعه وجود دارد به مانند بازگو کردنِ فقر و تهی دستی که درجامعه رایج است . فیلم قهرمان به جامعه ای اعتراض دارد که فرهنگِ فقر درآن متداول شده و راهکاری درجهتِ برون رفت از این انومی اجتماعی وجود ندارد.

قهرمان می¬خواهد بگوید: »« اگرکسی درجامعه با مشکل اقتصادی یا مشکلات دیگر اجتماعی و مسائلی از این قبیل تصادم و روبرو شود چه کسی یا کسانی باید به این موارد پاسخ دهند و درواقع کانون ها و نهادهای پاسخگو چه کسانی اند؟ آیا اگر یک فرد تهی دست با مشکل مالی مواجه شد باید بمیرد و یا تا ابد درزندان زندگی خود را سپری کند؟ قهرمان درواقع چنین معضلاتی را درجامعه بررسی می¬کند که کسی پاسخگوی این معضلات مالی و یا اجتماعی نیست و رحیم ( امیر جدیدی) نمونه ومصداقی بارز از این معضلات مالی است که وقتی با مشکل مواجه می¬شود کسی نیست که او را دراین گردابِ سهمناک و مخوف نجات دهد و انتقاد بدین مفهوم که فیلم به دنبالِ جدا کردنِ سره از ناسره درجامعه می¬باشد و کاملن کارگردان درتجزیه، تشخیص و تحلیل جامعه سعه ی صدر می¬گذارد و امروز ایران را در ابعاد و زوایای محتلف اجتماعی مورد واکاوی قرار می¬دهد.

اصغر فرهادی کاملن منتقدِ وضعیّت موجودِ جامعه ی ایران است و با این فیلم به دنبالِ گذار به وضعیّتی مطلوب تر می¬باشد . او می¬خواهد جامعه به راهکار صحیح و کارآمدی درجهتِ برون رفت از معضلات اجتماعی فرآرو دست یابد . شاید بتوان گفت فیلم قهرمان ازعملکرد و کارکردِ مطلوبی برخوردار شده و این کارکرد موفق را بایستی مرتبطِ با بازی هوشمندانه ی امیر جدیدی درنقش رحیم دانست . امیرجدیدی مرد ی کاملن فروتن و پاک دست و جان سخت است که می¬خوهد این جان سختی درزندگی و مبارزه با زندگی را با پاک دستی جبران کند. درفیلم قهرمان بن مایه انتقادی حاوی این مهم است که نویسنده ی فیلم درصدد برآمده تا که به یک پالایش فکری و پویش فرهنگی و گویش اجتماعی قابلِ توجه و تأملی از اجتماع مبنی بربرون رفت از معضلات اجتماعی دست یابد.

نویسنده ی فیلم قهرمان یک منتقد به معنی واقعی است که به دنبالِ تصویر کردنِ واقعیّات جامعه می¬باشد . او می-خواهد هر آنچه که هست را به یک هستندگی قابلِ التفات برساند و هر آنچه که نیست را به هست مندی درجهتِ رفع مشکلات تبدیل نماید . رحیم به عنوانِ کارکتر نقش اولِ فیلم قهرمان دارای خدماتی شخصی اعم از لبخندی درخشان و رخشان توأمِ با تعجب و شگفت و البته همراه با ناامیدی است و در جوانبی رحیم درفیلم قهرمان شبیه یکی از فرودستان آثار چارلز دیکنز ( نویسنده ی نامدارانگلیسی و رمان نویس عصرِ نوین ویکتوریاست و او با جیمز جویس از تأثیر گذارترین نویسندگان درزبانِ انگلیسی به شمار می-روند) از دیگر صفاتِ بر جسته فیلم که رنگ و لعابی اجتماعی دارد می-توان به چند گویه گی ها درفیلم اشاره نمود که اغلب ِاین چند گویه گی ها ریشه درهمان واژه ی قهرمان دارند به طوری که اگر چه رحیم ( امیر جدیدی) قهرمان فیلم شناخته می¬شود اما اکثرِ افراد به دنبالِ قهرمان بودن و قهرمان شدن هستند.

تصور برآن است که نویسنده ی فیلم قهرمان به دنبالِ همین موضوع مهم است که جامعه ی ایران جامعه ای قهرمان پرور است و این قهرمانی ها ریشه درتاریخ و بطنِ جامعه درازمنه های متعدد دارد. مهم ترین معضل جامعه ی ایران قهرمان پروری است که این قهرمان پروری دردو بُعد: واقعی وکاذب صورت می گیرد. در بُعدِ واقعی آن در واقع فردِ قهرمان به حاشیه می¬رود و افرادِ دیگری جایگزین آن می¬شوند و این مهم رویه و روالی کند و آهسته را درجامعه ی ما طی می¬کند و در بُعدِ کاذب آن افرادی قهرمان ِ داستان زندگی می¬شوند که برای قهرمانی تلاش و کوشش نکرده اند و به دلیلِ یکسری ارتباطات سیاسی- اجتماعی به این جایگاه مهم دست می¬یابند. قهرمان کاذب کسی است که بدونِ هیچ تلاشی و تنها از طریق لابی و پارتی و رایزنی های کاذب و دروغین و غیر قانونی به قهرمانی واقعی ( ببرکاغذی) تبدیل می¬شود که در این فیلم نویسنده به دنبالِ برجسته کردنِ همین موضوعات مهم است.

فیلم قهرمان دارای چند لایه گی ها و چند پایه گی هایی است که این چند لایه گی ها دربطنِ همین جامعه کنونی ایران خیز بر می دارند و به یک خیزآبگی کارآمد و پراهمیّتی تبدیل می-شوند.فیلم از پایانِ تلخی بهره مند شده به طوری که مشکل مالی رحیم برطرف نمی شود و دوباره به زندان می¬رود و این مهم بیانگر آن است که هنز جامعه به آن بایستگی اجتماعی و شایستگی قانونی دست نیافته است تا که بتواند چالش های این چنینی را برطرف نماید.

فیلم قهرمان درجوانبی اشاره به ضعف اقتصادی هنرمندان هم می کند و می¬خواهد که بگوید به هنرمند درجامعه ی ایران توجه نمی شود و چه بسا هنرمند با مواجه شدن با چنین چالش هایی با بحران اساسی مواجه خواهد شد. دیگر نکته اشاره به بحران مدیریت در جامعه است که این بحران مدیریت به مدیریت بحران تبدیل نمی شود. درواقع رحیم فردی است که با بحران اجتماعی مواجه می شود و کسی نیست تا که این بحران را مدیریت کند و فیلم قهرمان درجوانبی به عدم مدیریت صحیح و بایسته درجامعه نیز اشاره دارد که این مهم درجای جای فیلم به چشم می¬خورد. درباره ی فیلم قهرمان برخی منتقدین به مانند مسعودِ فراستی چنین می¬گویند: « این فیلمی بیچاره و مفلوک است.

بدتر از فروشنده ، آنقدر مفلوک که جایزه را گدایی می¬کند و بی همه چیز است . قهرمان یک تله فیلم بسیار ضعیف و عقب مانده است.» در جواب به مسعود فراستی باید گفت که درجهانِ امروز چیزی به نام مطلق گرایی و مطلق اندیشی وچود ندارد و تقریبن همه چیز درهمه ی حال و ابعاد « نسبی» است و جهان نسبی گرا و نسبیت اندیش است . این که فراستی این فیلم را بیچاره و مفلوک می¬پندارد حرفی ناصحیح و مُغلط است زیرا که این فیلم از اِ لِمان هایی بیچاره و مفلوک بهره مند نشده است. فیلمی است که مشکلات اجتماعی را روایت می¬کند و این مهم نمی¬تواند حرکت ورفتاری بیچاره و مفلوک باشد.چه طور ی می-توان به فیلمی که از تم( درون مایه ای) اجتماعی برخوردار است مفلوک گفت.

فلک زدگی و مفلس و تباه بودن درهیچ فیلمی معنا ندارد و فکر می¬کنم این واژه دراصل و نسب غلط است و بکار گیری آن هم برای هر موضوعی غلط می¬باشد. قهرمان نه یک فیلم عقب افتاده است و نه یک تله فیلم بلکه فیلمی با کارکردهایی اجتماعی است که به نوبه ی خود بخشی از چالش های جامعه را به خوبی وارسی می¬کند.  نحوه ی روایت فیلم کاملن اجتماعی است و مباحثی اجتماعی را بازگو می¬کند. تله فیلم واژه ی ترکیبی است که از تله ( تلویزیون) و فیلم( فیلم سینمایی) اقتباس شده است و آنچه درتله فیلم مهم است فرم، زبان و نحوه ی روایت فیلم تلویزیونی است نه نوع دوربین آن. بی تردید فیلم قهرمان هم درنحوه ی روایت و هم درنحوه ی بیان فرم و زبان خوب عمل می¬کند و اگر چه ایراداتی هم درنوع فرم و زبان وچود دارد اما فیلم برداری و نوع دوربین هم قابل اعتنا و اعتبار است و چنین فیلمی را نمی¬توان بی همه چیز و مفلوک دانست اگر چه فیلم قهرمان همه چیز نیست اما بی همه چیز هم نیست و این خیلی مهم است . نکته ی دیگر مرتبطِ با منتقد می شود.

مُنتقد کسی است که یک اثر یا فیلم نامه را پالایش فکری و گویش فرهنگی درجهتِ نیلِ به گونه ها و سویه های آن فیلم می کند و به دنبالِ جدا کردن سره از ناسره می¬باشد . درواقع مُنتقد کسی است که نقد ذوقی را براثر وراد نمی¬کند بلکه به دنبالِ نقد فنی و حرفه ای است . کارِ مُنتقد گزینش و وارد کردنِ سلایق روحی و علایقِ فردی – فکری خود دراثر نیست بلکه بایستی بی طرفانه و بدون جانبداری فردی – شخصی و جناحی و حزبی اثر را بررسی کند.فرق است بین نقال با نقاد. نقال کسی است که حرفِ دیگران را نقل می¬کند و مسعودِ فراستی از این دست آدم هاست چرا که می¬خواهد به نقل ازسایرین و به نقل از خودش یک فیلم را مفلوک بداند.

من فکر می¬کنم مُنتقد وقتی یک فیلم یا اثری ادبی – هنری را نقد می¬کند بایستی به دیگری درمتن توجه داشته باشد نه تنها به خود درمتن التفات کند. خود درمتن هرچه قدر هم پر اهمیّت و هویت باشد به کارِ اثر نمی¬خورد زیرا که نقد اثر سلیقه ای و شخصی می¬شود . فراستی همیشه به دنبالِ تحمیل ِفکر خود به اثر است نه این که اثر را درنگاه اثربررسی نماید. فرق است بین اثر را در نگاهِ خودِ اثر بررسی کردن با اثر را درنگاهِ خود( مُنتقد) بررسی نمودن و این روند از مشکلاتی محسوب می¬شود که درجامعه ی نقد و نقادی هم کم نیست . مُنتقد باید به صداهای متن توجه کند و پیامدهای این صدا ها را به خوبی بشنود نه این که صداهای شخصی خود را برمتن تحمیل نماید. منِ مُنتقد کارم این است که یک اثر را درهمان شکل و محتوا که دارد بررسی نمایم نه این که شکل و محتوای شخصی خود را براثر تحمیل کنم . یک اثر بایستی درسه جنبه ی زبانی، فکری و ادبی ( هنری) موردِ وارسی قرارگیرد و مُنتقد باید این سه جنبه را درخود ِاثر کشف و پردازش نماید نه این که این جنبه ها را دربیرونِ از اثر به اثر یا متن تزریق کند. . لحاظ کردن منِ فردی مُنتقد دریک اثر هنری کاری بس غلط است بلکه کارِ مُنتقد لحاظ نمودنِ منِ اجتماعی درهمه ی ابعاد دراثر یا متن هنری است. قهرمان فیلمی از جنس تکوید ( گرد آوردن) یا توده ساختن می-باشد نه فیلمی تخصصی و فلسفی – معنا گرا که بتواند پیامد و پی آمدی روشنفکرانه و روشنگرایانه را به نمایش بگذارد. فیلمی عوام گرا که روساخت های جامعه را که متداول شده اند را به تصویرمی-کشد . بافتارِ فیلم با نوعی تنیدگی تکویدگون همراه و همگِن است و این تنیدگی حاوی پیام هایی عمومی می باشد.

 

 

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (2):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا