🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 چشمهایش

(ثبت: 7573) بهمن 20, 1394 
چشمهایش

چشمهایش را خوب یادم هست…

روشن،ساده،مهربان…

مگرمیشدچشمبرداشت،

ندیدوگذشت..

گیرا بود و عاشق

دلش را نمیدیدم

اما حسش میکردم

چشمهایش،

راز عاشق‌بودنش،خواستنم را فاش می کرد..

مگر میشد دید و گذشت…

دلم لرزید

دستانم سرد شد،یخ زد وجودم

اما….

دلم گرم شد به

گرمی نگاهش ،عشق وجودش

دلم پر شد،از عشقش

آن لحظه فقط چشم بودم

برای دیدنش…

جان گرفتم از وجودش..

دل باختم

از آن باختنهای خواستنی دنیا

شیرین باختم دلم را

دلی ک دیگر برای من نیست

دلم میتپد برای عشق او

او که هست،من هیچ چیز کم ندارم…

لب میگشایم فقط برای او

که بگوییم…

دل نگران من

ساده دل من

باش

برای قلب عاشقم

همیشگی باش..

باش تا هر لحظه بگوییم

دیوانه وار دوستت دارم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    بهمن 22, 1394

    سلام و درود بر خانم حقیقی

    دلنوشته های شما هم به زیبایی شعر های فاخر کلاسیک تان می باشم.

    هنوز زیر لب این ابیات زیبای شما را می خوانم:

    هجوم وحشی عشق و نگاه بی باکم

    تو را برای رسیدن نشانه می گیرد

    برای مرز خیال تو آرش اوردم

    چرا که فاصله تاب از زمانه می گیرد

    در پناه حق شاد زی……………………………………………………………………

  2. زهرا حقیقی

    بهمن 22, 1394

    سلام استاد خراسانی

    ی دنیا ممنون بابت توجه و لطفتون.

    موفق باشید

    • سوگند صفا

      بهمن 23, 1394

      سلام زهراجااااااااااااااااااان………..

      مرحباااااااااااا

      واقعا پیشرفتت چشم گیره……

      احسنت آبجی…………

      موفق باشی

  3. سحر جهانی

    بهمن 23, 1394

    سلام خانم حقیقی 

    بسیار زیبا ولطیف سروده اید 

    حق نگهدارتان 

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا