🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 فصاحت

(ثبت: 7661) خرداد 2, 1395 

فصاحت چیست ؟
فصاحت ، نخستین ویژگی کلام و رکن اصلی آن است که عبارت است از سلامت ، وضوح ، استواری و رسایی کلام.

فصاحت چگونه حاصل می شود؟
با به کار گیری صحیح واژگان از منظر مفهوم و دستور زبان

نکته ی 1 : با توجه به این که در دوره های مختلف زمانی ، واژه ها ، کاربرد و مفهمومشان و همچنین دستور زبان ، دستخوش تغییراتی شده و می شود ، بدیهی است که معیارهای فصاحت کلام در دوره های زمانی مختلف متفاوت بوده و کلام فصیح در هر دوره ی زمانی ، نمودهای مختلف داشته و دارد.

نکته ی 2 : با توجه به تعریف فصاحت و اهمیت و جایگاه آن ، بدیهی است که چنانچه کلامی فاقد فصاحت باشد ، هرگز نمی تواند کلامی زیبا برشمرده شود و به هر زیوری هم که آراسته شود ، تنها مصداق عجوزه ی بزک کرده خواهد بود.

عیوب فصاحت
عیوب فصاحت به سه دسته تقسیم می شوند : عیوب مربوط به واژه ها ، عیوب مربوط به جملات و ماحصل تنگناها

الف ـ عیوب مربوط به واژه ها

الف ـ 1 ـ تنافر حروف و ناخوشایندی در شنیدار
این نقیصه در گذشته در کلام صاحبان قلم (به ویژه در تنگنای وزن) بیشتر دیده می شد و در آثار امروزی به ندرت به چشم می خورد. اشکال مختلف آن به شرح ذیل است :

الف ـ 1 ـ 1 ـ در تلفظ
حذف مصوت و کنار هم قرار دادن صامت هایی که مخرج نزدیک به یکدیگر دارند (مثل حروف س و ز یا ک و گ که از یک مخرج ادا می شوند و تنها تفاوتشان این است که یکی واکبر و دیگری بدون واک است)

مثال :
ستودن نداند کس او را چو هست
میان بندگی را ببایدت بست
که با حذف فتحه ی دال در «ببایدَت» ، دو صامت هم مخرج د و ت در کنار هم قرار گرفته و این همجواری ، تلفظ را سخت می نمایند . (به گوش هم چندان خوش نمی آید)

الف ـ 1 ـ 2 ـ در شنیدار
حذف مصوت و کنارهم قرار دادن صامت هایی که هم مخرج نیستند.

مثال :
بردران ای دل تو ایشان را ، مایست !
پوستشان برکن کشان جز پوست نیست
که با حذف کسره ی ت در «پوستِشان» دو صامت غیر هم مخرج «ت» و «ش» در کنار هم قرار گرفته و این همجواری ، موجب شده که آنچه به گوش می رسد ، هم غریب باشد و هم ناخوشایند . (تلفظ آن هم چندان ساده نیست)

الف ـ 2 ـ مخالفت با قیاس
تغییر شکل در کلمات ، ساختن ترکیب هایی که ایراد دستوری به آنها وارد است ، به کار بردن شکل غیر متعارف و غیر متداول برای کلمات و ترکیب ها و مثل این ها
نمونه هایی از مخالفت با قیاس :

الف ـ 2 ـ 1 ـ تغییر شکل
حذف یا اضافه نمودن تشدید ، ساخت شکل غیر متعارف با تغییر مصوت ها و …

مثال :
به کار بردن واژه ی رَعیّت به شکل رَعیَت یا به کار بردن واژه ی ساده به شکل سادّه

الف ـ 2 ـ 2 ـ ترکیب های نادرست از منظر دستور زبان
افزودن تنوین به واژه های پارسی ، جمع بستن واژه های پارسی با علائم جمع در زبان عربی ، جمع مکسر واژه های پارسی ، ساخت ترکیب هایی مرکب از دو  جزء پارسی و عربی ، افزودن علامت صفت تفضیلی (تر) به اسامی تفضیل عربی ، جمع بستن مجدد جمع مکسر عربی با علائم جمع پارسی و …

مثال :
گاهاً ، جدید الساخت ، اصلح تر ، رسومات و …

الف ـ 2 ـ 3 ـ به کار بردن شکل غیر متعارف و غیر متداول
ابقای همزه  در ترکیب هایی که حذف آن متداول است ،  تفکیک ترکیب هایی که شکل متصلشان متداول است و …

مثال :
به کار بردن «او است» به جای «اوست» یا «ما است» به جای «ماست» یا به کار بردن «من را» به جای «مرا»

الف ـ 3 ـ غرابت استعمال
به کار بردن کلمات مهجور را گویند.
تعیین مهجور بودن یک واژه ، بر عهده ی ادبای هر دوره است چرا که در هر دوره ی زمانی ، گستره ای عظیم شامل واژگان متداول در مکالمات عوام و خواص ، زبان معیار را تشکیل می دهد. اما برای تمیز دادن واژه های مهجور از واژه های زنده ـ اغلب ـ نشانه هایی می توان یافت .

واژه های مهجور ، عمدتاً در یکی از حالت های ذیل به کار گرفته می شوند :
الف ـ 3 ـ 1 ـ تفاخر و فضل فروشی
به کار بردن واژه های نامفهوم به ویژه واژه های ثقیل عربی  ، به کار بردن واژه های فرنگی غیر متداول و همچنین به کار بردن واژه های تخصصی
الف ـ 3 ـ 2 ـ تعصب
به کار بردن واژه های اوستایی جهت تقابل با واژه های عربی رایج در زبان پارسی
الف ـ 3 ـ 3 ـ در تنگنای وزن
این مورد که مختص نظم پارسی است به معنی به کار بردن واژه ای غیر رایج ، با علم به مهجور بودن آن و  صرفا به دلیل قرار گرفتن در تنگنای وزن است.
الف ـ 3 ـ 4 ـ در جایگاه قافیه
این مورد نیز ویژه ی نظم پارسی است و آنگاه بروز می کند که شاعر به محدویت قافیه بر می خورد یا از اساس مجموعه ای از واژه های عربی که شکل و نوعی مشابه دارند را  به عنوان قافیه برمی گزیند.

ب ـ عیوب مربوط به جملات

ب ـ 1 ـ ضعف تالیف
ضعف تالیف موجب می گردد که کلامی ساده ، بیهوده پیچیده گردد. این نقیصه بیشتر در اشکال زیر به چشم می خورد :

ب ـ 1 ـ 1 ـ جا به جایی ارکان جمله (به ویژه آنگاه که موجب به هم ریختن ذهن مخاطب می شود)
بدین معنی که بهتر آن است که جای ارکان جمله تغییر نکند مگر به شکلی که آن تغییر ، در محاوره و نگارش متداول باشد.

مثال :
گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت

نکته ی 3 : با توجه به تغییر دستور زبان در طول زمان ، مکان ارکان جمله در دوره های مختلف زمانی تغییر نموده است ؛ از این رو ، این نقیصه با در نظر گرفتن دستور زبان رایج در هر دوره سنجیده می شود.

ب ـ 1 ـ 2 ـ ارجاع ضمیر به مرجع متاخر (جمع اضداد)
چنان که واضح است ، مرجع ضمیر باید پیش از ضمیر متجلی گردیده باشد تا ضمیر بدان بازگردد . مثلا در جمله ی زیر :
علی را دیدم و به او گفتم.
ضمیر «او» به مرجع خود (علی) باز می گردد که پیشتر متجلی شده است . عدم رعایت تقدم و تاخر ضمیر و مرجعش نیز ، ضعف تألیف محسوب می شود.

مثال :
از عدالت نبود دور گرش پرسد حال
پادشاهی که به همسایه گدایی دارد

ب ـ 2 ـ تعقید لفظی
سخت شدن درک کلام به سبب کاربرد مبهم واژگان
واژه هایی روشن و آشنا ، به گونه ای به کار گرفته می شوند که درک کلام برای مخاطب سخت می شود.

مثال :
صبح
شوری ابعاد عید
ذائقه را سایه کرد …

نکته ی 4 : ضعف تألیف موجب تعقید لفظی می شود.

ب ـ 3 ـ تعقید معنوی
سخت شدن درک کلام به سبب کاربرد واژگان مبهم (نه کاربرد مبهم واژگان)
از آن جمله پیچیده نمودن کلام با به کار بردن لغز و معما یا مفاهیم مرتبط با علوم مختلف (مثل نجوم) که در دوره ی سبک هندیبسیار متداول بوده و امروزه نیز اشکال مختلف آن در آثار شاعران نوپرداز به وفور به چشم می خورد.

مثال :
آخرين مژه را كي بر هم زد
 كه در به هم زدني خانه ی  چشم را خراب كرد
 و ساكن خرابه هر غروب
گرگ قرمز را تا افق روانه می کند

ج ـ ماحصل تنگناها

این نقیصه ، ویژه ی شعر کلاسیک پارسی است.
شاعر به دلایلی همچون بی حوصلگی ، بی توجهی به لفظ ،بیان بداهه ، ضعف طبع ، عدم تسلط بر کلام و امثال اینها ، به شیوه های مختلف ، فصاحت کلام را مخدوش می نماید.

مثال :
او ز تو رو درکشد ای پرستیز
بندها را بگسلد وز تو گریز
که شاعر در ادای بداهه ی مقصود خود ، «گریز» را به جای «گریزد» به کار برده است.

این نقیصه ، در آثار شاعران معاصر ، به اشکال ذیل بیشتر به چشم می خورد :
ـ استفاده از شکل کهن افعال مثل آوردن مضارع التزامی بدون بای التزام یا آوردن مضارع اخباری با «همی»
ـ به کارگیری نادرست حروف اضافه و نشانه و یا حذف آنها
ـ به کارگیری ضمایر به شکل حشو
ـ استفاده ی همزمان از ضمیر منفصل و متصل به سبب خروج از زبان معیار
و …
 

دوم خرداد سال هزار و سیصد و نود و پنج خورشیدی
نوید دانایی هوشیار

 

نظرها
  1. طارق خراسانی

    خرداد 3, 1395

    سلام  ودرود جناب دانایی عزیز

    تصدق شما

    خدا را شکر می کنم با قلم توانای شما  استاد و دوست گرامی باب  جدیدی از آموزش در وبسایت شعر پاک  گشوده شد، امیدوارم قدر زحمات شما را بدانیم و از خداوند سبحان آرزو می کنم  این باب هر گز بسته نشود.

    در پناه خدا  موفق و موید باشید………………………………………………..

    • سلام و عرض ادبم رو بپذیرید
      ای حداقل ها ، متناسب با بضاعت محدود بنده است و عرضه اش گستاخی در محضر بزرگان .
      اما پشتم به بزرگواری و مهربانی شما و سایر عزیزان گرمه که جسارت می کنم و خرده اموخته هامو مشق می کنم.

      سایه ی مهرتون مستدام

  2. سلام جناب دانایی بزرگوار

    بسیار عالی

    می آموزم

    سپاس

    • سلام بانوی شاعر

      سپاسگزارم که بنده رو مورد التفات قرار میدین.

      تو محضر بزرگان درس پس میدم …

      سایه ی مهرتون مستدام

  3. علی اصغراقتداری

    خرداد 17, 1395

    درود بر شما

  4. جواد مهدی پور

    خرداد 20, 1395

    سلام و عرض ادب محضرتان جناب دانایی عزیز

    بهره مند شدم از مطالب ارزشمندتان

    درود بر شما

    • سلام و ادب و احترامم رو بپذیرید

      سپاسگزارم که با همراهی ارزشمندتون حمایتم می کنید .

      وامدار مهرتان هستم.

      برقرار باشید

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا