![فرزین مرزوقی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2019/01/avatar_394.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
هیچکسی مانند من
با غم خود تنها نیست
اینچنین بود سرنوشت
چاره ای جز اقرار نیست
هر شب و روزم همین است
غصه آواز میکنم
این شکنجه
اسمش عمر است
مردن آغاز می کنم
ته این کوچه بن بست
همین است عاقبت
مردن و پایان این عمر
برایم،
کفایت میکند
بودنم را خوب نمی دانم
چطور باور کنم
در میان این غبار
راهی دگر پیدا کنم
من تمام این دعا
را به اشک انگاشتم
روز و شب را
در هم و مخدوش
میپنداشتم
جز به این بغض نگاهم
ندارم گویی
کوله ای بهتر
که از این عاقبت
برداشتم.
فرزین .م
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
خرداد 23, 1396
درود
شاعریتان مستدام
پاسخ
خرداد 23, 1396
با سلام و درود
خیلی ممنون و سپاس
پاسخ
خرداد 24, 1396
درود جناب مرزوقی
زیبا سروده اید….
پاسخ
خرداد 24, 1396
با سلام و درود
خیلی ممنون و سپاس
مقدمتان گلباران
پاسخ
بستن فرم