![کمال حسینیان](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2019/01/avatar_67.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پشت چشم ابرها ،مهتاب می بارد هنوز
قطره قطره از غمش، سیماب می بارد هنوز
حجله گاهِ نوعروسی در تب داماد سوخت
اشک خونابش چنان سرخاب می بارد هنوز
ساز نومیدی در آن صحرا شکسته نت به نت
تارِ غم سوزِ بلا ،مضراب می بارد هنوز
پادشــاهِ عشـــق در گرداب خونِ کربلا
لابه لای غنچه ها بی تاب می بارد هنوز
ای نمازِ آخرت تفسیر قربانگاهِ عشق
در حریمِ خونِ تو محراب می بارد هنوز
از همان لحظه که خونِ اصغرت افشانده ای
تا ابد از آسمان خوناب می بارد هنوز
تیر غم آرامش از چشمان عباسم گرفت
چشم من در ورطه ای بی خواب می بارد هنوز
زاده ی زهرا به دشتِ تشنه کامانِ بلا
غوطه ور در خون خود سیراب می بارد هنوز
کی شود از لطف او نومید امیدِ «حزین»
در طواف خیمه ی ارباب می بارد هنوز
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (11):
مهر 23, 1394
سلام و درود جناب حسینی عزیز طیب الله به به عخب زیبایی و خوشریتیم پر محتوا است
اما در یک مصرع دو گانگی است که بنده نپسندیدم جسارتم را ببخشد
تا ابد از آسمان خوناب می ریزد هنوز
تا ابد با هنوز همخوانی ندارد چرا که
( هنوز) اشاره به زمان حال است
( ابد ) نهایت و یا بی نهایت نامعلوم است
پیشنهاد
دیده ام از آسمان خوناب می ریزد هنوز
روز و شب از آسمان خوناب می ریزد
جسارتم را ببخشید به بزرگوای
پاسخ
مهر 24, 1394
از همان لحظه که خونِ اصغرت افشانده ای
تا ابد از آسمان خوناب می بارد هنوز
هنوزم که هنوزه می بارد و این باریدن ادامه دارد و خواهد داشت…
یا اینکه هنوزهم قراره تا ابد بباره….
به نظر بنده حقیر دوگانگی ای با این معنی وجود نداره…..
سپاس
پاسخ
مهر 24, 1394
سلام و درود بر استاد دلم جناب خادمیان عزیز
سپاس از دقت نظر تان و خوشحالم که در این مبحث آموزه ای از شما بزرگوار بر داشته هایم اضافه شد
ممنون و مدیون مهر حضورتان هستم
پاسخ
مهر 24, 1394
سلام و عرض ادب شاعر گرانقدر کمال حسینیان
بسیار زیبا و پر محتوا سروده اید سپاس بابت این شعر بسیار خوب
اشاره به حضرت قاسم دارید خیلی خوش مضمون پرداخته اید با توجه به اینکه این روز ها این نقل ها اندک است مراعات النظیر در خط عمودی دارید که نقش اساسی در ساختار اصولی و محکم این شعر دارد
با منتقد محترم در توجه به تطبیق زمانی موافقم
و چقدر خوب با فروتنی پذیرفته اید
این ضمیر ملکی مطلق ) میم )
تیر غم آرامش از چشمان عباس/ م / گرفت
چشم من در ورطه ای بی خواب می بارد هنوز
این ضمیر ملکی مطلق ) میم ) را تفسیر بفرمایید
بیش از پیش ممنون
پاسخ
مهر 24, 1394
سلام و درود بر استاد دلم جناب یزدانی
سپاس از مهرافروزی شما بزرگوار و تشکری دوباره از جناب خادمیان و شما دوست ارجمندم
امیدوارم به یمن همکلامی شما عزیزان بیشتر بیاموزم تا قابل سخنی داشته باشم منظر والایتان را
در نقد یاد گرفته ام که صاحب اثر باید سکوت مطلق داشته باشد و در حد توان بیاموزد از آنچه بر نقد می گذرد ولی از آنجا که از بنده سوال برای کشف معانی و یا حس سرودن را کردید به ناچار عرض می کنم که در بیت یاد شده ضمیر «میم» وزن پر کن نیست و می شد واژه ای ترکیبی یا با ضمیر متصل دیگری این وزن را پر کرد ولی از آنجا که ما مردم آذر بایجان ارادت خاصی داریم به صاحت ابوالفضل العباس(ع) به نوعی خودمان را نزدیک تر حس می کنیم به این ابر مرد روزگاران، ضمیر میم را آوردم همانطور که در نوحه سرایی ها بندی به عنوان شاه بیت خوانده می شود «حسینم وای حسینم وای» و این همیشه در ذهنیت این قسمت از مردم ایران جاودان شده و شاید رساندن صمیمیت خوانده و خواهان باشد
مثل تفاوت پسر با پسرم
سپاسگزارم از این همه دقت و نکته سنجی
پاینده باشید
:گل:
پاسخ
مهر 24, 1394
سلام شاعر وادیب اندیشمند
نیت چنین جسارتی نداشتم که خدشه ای بر پرداخت وارد بیاورم از این دست که حرف مذکور از جهت پرکردن وزن می باشد این شعر شاهد توانایی بی چون وچرای سراینده است وجود دوضمیر دوم شخص در نماز آخرت و اصغرت نشان می دهد دانای کل روایت از شخصیت های اصلی روز واقعه نمی تواند باشد مانند حضرت سیدالشهدا حضرت زینب یا …پس نتیجه گرفتم این شاعر است که تمام حکایت را باز می نگرد بنابراین تغییر لحن برایم پرسش به وجود آورد ضمن آنکه چنین اختیاری در مرثیه به طور کلی وجود دارد نوحه خوان درفاصله هایی با خطاب تاکیدی مانند عباسم حسینم مولایم به درستی در جهت تهییج مخاطب می کوشد توضیح خاص جناب عالی نیز روی دوچشم کم سویم قرار گرفت سپاس
پاسخ
مهر 25, 1394
با سلام مجدد خدمت شاعر استاد و مخاطبین ارجمند لازم است این توضیح را در نقد خود اضافه کنم بین آنچه حقیر از تکیه کلام نوحه خوان ها نوشته ام که در فاصله ها “حسینم “مولایم “آقایم “از این قبیل برای تثبیت ضرب آهنگ در سینه زنی ,/ زنجیرزنی ,/تهییج سینه زن یا ایجاد شور ادا می کنند با آنچه جناب حسینیان شاعر استاد فرموده اند به قدر تار مویی تفاوت وجود دارد ایشان نوشته اند :”همانطور که در نوحه سرایی ها بندی به عنوان شاه بیت خوانده می شود «حسینم وای حسینم وای» یعنی ایشان دم یک نوحه سینه زنی را می فرمایند یعنی انتخاب دم نوحه ی سینه زنی از متن که قدر مسلم یک دم در ساختار متن است بیشتر نوحه های زبان حال حضرت زینب دارای دم “حسینم وای” و نوحه های زبان حال سیدالشهدا یا راوی دانای کل در مراثی حضرت عباس دم “برادر جان برادر “یا عباس عموجان از زبان حال اطفال یا “زینبم از زبان حال سید الشهدا ” که در هر موقعیت برگرفته از ساختار متن هستند و به طور کلی در نوحه های محرم دم “حسینم وای حسین “که می تواند فرا متن هم باشد که در اینجا به نقطه اشتراک با جناب حسینیان می رسیم به نظرم منظور خود را کامل رساندم که اگر نوشته ام حضرت سید الشهدا یا حضرت زینب نمی توانند راوی این مرثیه باشند به این دلیل است /
اگر زبان حال حضرت زینب باشد / نماز آخرت / اصغرت /درست است اما خطاب عباسم از نظر ساختاری درست نیست باید بگوید عباست اگر از زبان حال حضرت سیدالشهدا باشد عباسم درست است اصغرت و نماز آخرت درست نیست / البته توضیح خاص که شاعر استاد ارایه فرموده انددر باب تعلق خاطر و صمیمیت با همان توضیح تکیه کلام ایشان بدون ذکر “شاه بیت” یا حتی مفرد کلام پذیرفتنی است سپاس
پاسخ
مهر 23, 1394
با سلام و درود بر کمال عزیزم
حضور شما را در شعر پاک خیر مقدم عرض می کنم
غزل آئینی و فاخری ست و الحق زیباست
دلمریزاد
در پناه خداوند سبحان شاد زی
پاسخ
مهر 24, 1394
سلام و درود بر استادم
سپاس که به مهر مرا نیز پذیرفتید
و سپاسی ویژه و تبریکی از طرف من به خاطر این چراغ داری خانۀ شعر
می دانم که این مسئولیت چقدر سخت و طاقت فرساست ولی یقین دارم با همت و تلاشی که شما بزرگوار دارید به منزل مقصود خواهید رسید و سردمدار توانمند قافلۀ شعر پاک هستید
و باز با مهر همان تقدیمی قدیم را تقدیم می کنم
داده به لطفــش خدا ، دلبر جانانی ام
کرده نظر ســویِ ما ، یار خراسانی ام
کرده به اوجم روان ، آن قلم پر توان
کفتر جلدت شدم ، حال ز بامت مران
ابر پر از بارشـــم ، عاشقِ بی خانمان
غرقۀ سیلاب شد ، این شبِ بارانی ام
کرده نظــر سوی ما ، یار خراسانی ام
پنجۀغم می درید، این دلِ پرخون من
پر ز شرر گشته بود، سینۀ داغون من
بیت به بیتم خراب، شعرتو پرمون من
عشق تو بندست ومن، عاشق زندانی ام
کرده نظـــر سوی ما ، یار خراسانی ام
واژه به واژه گلی ، هر غزلت چون ارم
هیچ مبادا دمی ، خالی از عشقت سرم
بار خدایا مَــده ، آفتِ این دلبـــــرم
شاعر حزن و غم و،بی سروسامانی ام
کرده نظــر سوی ما، یار خراسانی ام
طاقِ سما طارقش ، راهنمای منــست
تاج شرف برسرم، مثل همای منست
کعبۀ حاجات او ، قبله نمای منــست
چشم حسد کورشد،چون توغزل خوانی ام
کرده نظـر سوی ما ، یار خراسانی ام
پاسخ
مهر 23, 1394
سلام و درود بیگران خدمت داداش حسینیان گرانقدرم
حضور ارزشمندتان را در سایت پاک خیر مقدم عرض می کنم
سروده ی آیینیی فاخری را رقم زده اید
اجرتان با سالار شهیدان
قلمتان نویسا در پناه حق
پاسخ
مهر 24, 1394
سلام و درود بر آبجی گرامی و فرهیخته ام
خیلی خوشحالم که فرصتی پیش آمد تا بیشتر از شما بزرگ بانوی شعر و ادب بخوانم و بیاموزم
همیشه به داشتن خواهری مهربان چون شما بر خودم می بالم
ممنونم آبجی
ممنون
پاسخ
مهر 23, 1394
سلام علیک
آفرین بر شما
ماجور باشید
ممنون که سر زدید
پاسخ
مهر 24, 1394
سلام م ودرود بر دوست عزیزم جناب علیخانی گرامی
مهر حضورتان را سپاسگزارم
پاینده باشید
پاسخ
مهر 23, 1394
پادشــاهِ عشـــق در گرداب خونِ کربلا
لابه لای غنچه ها بی تاب می بارد هنوز
ای نمازِ آخرت تفسیر قربانگاهِ عشق
در حریمِ خونِ تو محراب می بارد هنوز
سلام و عرض ادب عموی بزرگوارم
خیرمقدم عرض میکنم…بسیار خوش آمدید
بی نهایت با شکوه و زیبا بود
لذت بردم و آموختم از قلم هنرمندتون
بسیار سپاس
پاسخ
مهر 24, 1394
درود بر اعظم الشعرای گرامی و استاد ارجمند
عمو خوشحالم که باز فرصتی پیش آمد تا قدر همکلامی با شما را بیشتر بدانم
با اینکه در گروه های تلفنی همیشه همراه هستید ولی خواندن از شما در صفحۀ مانیتور حسن و آموزه ای دیگر دارد بر من
ممنونم عمو و سپاس از زحمت هایی که برای ثبت نامم در این سایت وزین کشیدید
پاینده باشید
پاسخ
مهر 24, 1394
سلام مهربان برادرم خان داداشم استادم
زیبا نگار درودها بر قلم زیبا ی تان
سلامها بر قلب پر مهرتان
امدم تا شاید بیاموزم. نوشتن را
اما ایا با خواندن زیبا نگارشهای شما عزیزان. شاعر میشوم ؟
دلتان گرم محبت خدا
زیبا نگار چه زیبای. در خط به خط شعرنابتان موج میزند
درود. چون قلبتان زیبا و مهربان است شعرتان
استاد نه به زبان با تمام وجودم می گویم که مهرتان را مولا علی. خریدار باشد
درود بی پایان بر شما بزرگوار
همیشگی مانا باشید و سرفراز
نگهدارتان اقام. عباس
مهربانی خدای چترتان باد
پاسخ
مهر 24, 1394
سلام و درود بر آبجی فاطمۀ عزیزم
خوشحالم که هستید آبجی
انگار اینجا خانۀ پدری ام شده
همۀ عزیزان یکجا جمع اند شما آبجی خدیجه ، استاد صباغ که حکم پدری دارند بر من و استاد طارق و تک تک عزیزانم
باز این قلم مهربارت حسابی شرمنده ام کردی آبجی به خدا پیش این استاد های گرامی خجالت می کشم من گوشه نشین مکتب استاد صباغ و استاد طارقم
از دعای خوب تان از صمیم قلب سپاسگزارم و امیدوارم همیشۀ ایام مد نظر مهرگستر مولایم باشید
ممنونم
پاسخ
مهر 24, 1394
.
در هوای کربلا ، تاریخ ، در امــرار نیست
کاین هوا ، تبریز هست ؛ و تاب می بارد هنوز
عاشقی اینست ؛ چشمش پیر و برنا بین نبود
گاه اصغر گه حبیب ، زین باب می بارد هنوز
…………………………………………………
درود بر شما .
.
پاسخ
مهر 24, 1394
درود بیکران بر استاد عزیزم جناب صباغ
کلام ناقص من کجا و گوشه چشمی از قلم گوهر ریز شما کجا
با هر واژه هزار عشق می بارید استاد
خوشحالم که هستید و سلامت و سرحالید
با اینکه می دانم کلامم در حد نظر والایتان نیست ولی باز
تقدیم به همۀ مهرباری هایتان:
خنده هایت در کشاکش با غمِ پنهانی ام
گه رهایم می کند گاهی چنین زندانی ام
یا فـرازم می برد یا در فـرود غصّـــه ها
ابریِ حالـم ببین در این شبِ بارانی ام
واپسین شبهای تنهایی چه بیرحمانه زد
آتشی بر تار و پودم عاشقی بحرانی ام
خسته در قربانگه دل های مفتون مانده ام
باده ی وصــلی بده آنگه بکن قربانی ام
غم به غم هایم بیافزا چون دماوند غمی
لایه لایه دردِ سینه قلّه ی فوقانی ام
همچو برگِ زردم و منفور هر باغی شدم
سردی برفت کفن شد قسمت و ارزانی ام
بستـــر هامونم و صد ها تَرَک بر خاطــرم
ای اَرس حیرت نکن بر این همه حیرانی ام
تا نگاهت پرتو افشان گشته بر ارگِ دلم
مانده نخلستانِ بم در گوشۀ ویرانی ام
می شود آیا قرارِ تازه ای امضاء کنیم؟
یک تبسم،در عوض جانِ«حزین»بستانی ام
کمال حسینیان
پاسخ
مهر 24, 1394
سلام و عرض ادب و احترام
خیرمقدم جناب حسینیان گرامی
غزلهایتان همه فاخر و بینظیر و منحصربفردهستند
دلمریزاد.میآموزم در محضرتون
در پناه حق استاد عزیزم
پاسخ
مهر 24, 1394
سلام و درود بر سمانه بانوی گرامی
چقدر زیباست از شما خواندن و بر شما نوشتن
ممنونم که همیشه لطف باریدید و منت گذاردید بر من
امیدوارم به یمن همین همراهی، کلامی بیاموزم درخور نگاه مهرافشان تان
ممنونم بانو
پاسخ
مهر 24, 1394
مانا باشيد
روزگاربروفق مراد
پاسخ
مهر 24, 1394
درود بانو امینی گرامی
مهر حضورتان را سپاسگزارم بانو
پاینده باشید
پاسخ
مهر 25, 1394
سلامممم حضرت دلم استاد بزرگوارم ..
ای نمازِ آخرت تفسیر قربانگاهِ عشق
در حریمِ خونِ تو محراب می بارد هنوز
سرود ه ی بسیار زیبایی از قلمتان خواندم و لذت بردم ..
هزاران درود ..
سلامت باشین و سربلند …
پاسخ
مهر 26, 1394
با سلام به برادر و استاد عزیزم و عرض تسلیت ایام ماه محرم.
بارش امید بر زندگی و اشعارتان همیشگی باد ان شا الله
پاسخ
مهر 26, 1394
سلام وصدسلام البته هزارتاش هم اشکال شرعی ندارد.
بگم زیباست نا انصافیه
بگم عالیه باز انصاف حکم نمیکند
دم ولبت گرم واقعا حال کردم ولذت بردم وچه زیبا به تصویر کشیده ای و هربیتش شاه بیت است وطارق را میخواهد که مخمس وتضمینی بر آن بزند. هرروز که میگذرد ذوق شعریم کورتر میشه اما خواندنم بهتر. یاعلی ودستمریزاد
پاسخ
آبان 30, 1394
سلام مهربان استادم شیرنگار
خان داداشم من که در حد نظر دادن نیستم
فقط بگویم که زیبا شعرنابتان
درود بی پایان مهربان استاد
سلامتیتان همیشگی استاد ادیب بزرگوار
پاسخ
بستن فرم