🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 آتش بوسه

(ثبت: 253816) آذر 19, 1401 
آتش بوسه

 

داغ این،
سال‌های خشک‌سالی
بر چروکیدهِ تن
بجا ماندست
آتشِ بوسه بر لبِ غنچه
تا هنوزِ هنوز بر لبم ماندست

بارش اشک‌های شوق یک دیدار
بعد سالی که مستجاب نشد
بر دل پر ز ماتمم ماندست
صبر من به وقت غروب
ته کشید و جهان، به جا ماندست

در شب مِه گرفته و تار
زیر باران که بوسه بر زمین میزد
من به شولای خیس مرد شُبان
روح خسته‌تر از تن خود را
تا سحر پند می دادم:
تو بمان!
که شب تیره رخت خواهد بست
لاکن افسوس و صد افسوس
سّحر از شرمِ چشمِ سرخ بی خوابم
در پس کوه شرق درماند ست

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):

نظرها
  1. جواد مهدی پور

    آذر 19, 1401

    درود بر شما جناب زرندی گرامی💐🙏👏👏👏

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا