🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
بسمه تعالی
خنده ی زیبای تو در آینه جـــا مانده است
دل بر این تصویر تو محو تماشا مانده است
من به محراب دو ابــــروی تو مسجد ساختم
پس چـــــــرا در شهر آثار کلیسا مانده است ؟
ماهی قرمز که محصورست در تنگ بلور
با امید و آرزو ، در فکر دریا مانده است
یوسف از طغیان خواهش های نفسانی گذشت
درکمند نفس ، بیچاره زلیخـــــــا مانده است
کارقیچی با سخن چینان چه فرقی مــــی کند ؟
هر سخن چینی که می بینید ، تنها مانده است
من مسلمانم ولی زنّــــــــــار می بندم به دل
عشق من در دین دیروز مسیحــا مانده است !
بعد از این در خواب خواهم دید سیمای تو را
خاطراتت همچنان درقاب رویــا مانده است
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):